• امروز : پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت , ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 2 May - 2024
کل اخبار 11776اخبار امروز : 0
1

ناگفته‌های سازنده فیلم مستند قیام علی مردان بختیاری

  • کد خبر : 6564
  • ۱۸ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۰

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان- باخبر شدیم، فیلمسازمستقل، آقای مسعود سینایی فر، از همتباران بختیاریِ مقیم کرج، مشغول ساخت فیلم مستندِ بلندی در رابطه با شخصیت وقیام علی‌مردان خان بختیاری است. به همین دلیل به بهانۀ ساخت این فیلم، با ایشان به مصاحبه نشستیم. مسعود سینایی فر، فیلمسازی را از سال 1365درسینمای جوان نجف آباد اصفهان […]

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان- باخبر شدیم، فیلمسازمستقل، آقای مسعود سینایی فر، از همتباران بختیاریِ مقیم کرج، مشغول ساخت فیلم مستندِ بلندی در رابطه با شخصیت وقیام علی‌مردان خان بختیاری است. به همین دلیل به بهانۀ ساخت این فیلم، با ایشان به مصاحبه نشستیم. مسعود سینایی فر، فیلمسازی را از سال 1365درسینمای جوان نجف آباد اصفهان آغاز کرد. بعد از دورۀ آموزشی، در فیلمهای متعددی اعم از هشت، شا‌نزده و سی و پنج، به عنوان دستیار کارگردان و فیلمبردار و عکاس کسب تجربه کرد و نیز به تدریس پرداخت. او همزمان، به نوشتن نقد سینما مشغول شد و اولین نقدش را بر فیلمِ نا‌صرا‌لدین شاه آکتور سینما، اثر محسن مخملباف در سال 1370، در یکی از روزنامه های معروف آن زمان به چاپ رساند. وی همچنین سابقۀ چندین سال کار در تئاتر، به عنوان بازیگر و کارگردان دارد. در کارنامۀ او، ساخت تله تئاتری با عنوان فرمانده و دو فیلمِ مستند، با عنوان رو دررو ولی غیر مسقیم و مسافر آسمان( زندگی شیخ عبداله پیادۀ بختیاری) وجود دارد.

قلعه تاریخی بارده متعلق به داراب خان بختیاری (پدر بی عروس همسر دوم علیمردان خان)

پشت صحنۀ فیلم مستند گزارش یک اسطوره در حال مصاحبه با محمود خان کرم پور پسر داراب خان

آقای سینایی فر! مطلع شدیم، شما مشغول ساخت فیلمی در رابطه با شخصیّت و قیام علی‌مردان خان بختیاری، در سال 1308 بر علیه حکومتِ وقت رضاخان پهلوی هستید. چه شد که به فکر ساخت این فیلم افتادید؟
من از نوجوا‌نی رؤیای ساخت این فیلم را داشتم، زیرا با این شخصیّت از کودکی، در حماسه خوانی‌های پدر بزرگم که برایم زمزمه می‌کرد آشنا بودم (شاهنامه خوان بود و با این که سواد نداشت، فراز های مهمّی از شاهنامۀ فردوسی را از حفظ بود). اما نمی‌دانستم کیست وکجا به مبارزه پرداخته است. طی سالهای متمادی، سینما برایم مسأله بود و با مطالعۀ کتابهای بسیار زیادِ تخصصّی سینما وادبیات ایران وجهان، فهم زبانِ سینما برایم آسان شد. همچنین تربیت نگاهم را با عکاسی ودیدن عکس و نقاشی نقاشان بزرگ تربیت کردم و برای فهم درام، تماشای فیلمهای استادان سینمای ایران وجهان وخواندن فیلمنامه‌ها و نمایشنامه‌های معروف ایرانی وخارجی، در اولویتم قرار گرفت. باور نمی‌کنید، برای فهم درام و فیلمنامه در سینما، تمام نمایشنامه‌هایِ معروف جهان از یونان باستان تا کنون را – در آن زمان که فقر کتاب بود- از هر جایی پیدا کردم و مطالعه کردم. برایم مهم بود که باپشتوانۀ فکری غنی‌ای به سمت سینما بروم. بنابراین، همزمان با تجربه‌های عملی، در فقر دهۀ شصت وهفتاد، مطالعه جزو لاینفک زندگی‌ام بود.

من تمام دروس دانشگاهی سینمایی آن زمان را، بدون رفتن به دانشگاه و محضر استاد، در خلوت فکری خودم  گذراندم و اصلاً واصولاً، ما نسل پر مطالعه‌ای بودیم. به همین خاطر، برای ساخت این فیلم، هر چه کتاب در ایران، در این رابطه و تاریخ معاصر بختیاری بود جمع کردم و در یک مدّت زمان فشردۀ شش ماهه همه را مطالعه کردم. اما بر خلاف تصوّرم، دیدم، در این رابطه، کسی کار مستقلی نه تنها انجام نداده، بلکه این موضوع، اصلاً مغفول مانده و به جرآت می‌گویم با توطئۀ سکوت، چه در زمان پهلوی  وچه در درون ایل مواجه شده‌!؟  بعد از مطالعۀ کتابخانه‌ای، به تحقیق میدا‌نی دست زدم و شانسی که داشتم، تمام ماجرا در نزذیکی ایل و مکان جغرافیایی نزدیک سکونتم اتفاق افتاده بود، با یک فاصلۀ هشتاد و چهار ساله( قیام در سال 1308ه.ش اتفاق افتاده است) من ساکنِ نجف آبادِ اصفهان بودم که جمعیّتِ مهاجرِ بختیاری زیادی را دارد؛ و روستاهایمان( قلعه شاهرخ وجمالو) در چند کیلومتری روستای چهل چشمه، در منطقۀ شمال شرقی استان چهار محال بختیاری، در نزدیکی شهرستان فریدن( و اصولاً منطقۀ سردسیر بختیاری است ) که شروع واقعه از آنجا شروع شده بود؛ واقع  شده است. بنده از طایفۀ هارونی، یکی از زیر شاخه های طایفۀ مشهور مم صالح هستم که همگی ساکن این منطقۀ تاریخی هستند. من این شانس را داشتم، در مدّت زمانِ کوتاهی، همزمان با فیلمبرداری، بازماندگان وفامیل درجه یک علی‌مردان خان را زیارت کنم واطلاعات ذی قیمتی به دست آورم. طوایفی را که پدرانشان درگیر ماجرا بودند را پیدا کردم و به مصاحبه با آنها نشستم. همزمان با تحقیقاتم با کتاب آقای گل‌سفیدی روبرو شدم. کتاب ایشان را -که به نظرم، بهترین وتنها تحقیق دانشگاهی، تا این زمان است- را نیز مطالعه کردم، اما این کتاب، جزییاتی را که نیاز داشتم در اختیارم نمی‌نهاد. پس دامنۀ تحقیقاتم را گسترده کردم و با افراد زیادی برخورد کردم اما، آنها چیزی نداشتند که در اختیارم گذارند. البته خیلی از راویان دست اوّل در خاک خفته بودند و باقی ماندگان، یا دچار فراموشی شده بودند، یا سنّشان به واقعه نزدیک نبود. البته از مشاوره‌های آقای گل‌سفیدی استفاده کردم، اما راه خود را در تحقیقات سینمایی دنبال کردم. ذات تحقیق برای سینما با تحقیق دانشگاهی فرق دارد؛ واین نکته‌ای است که عموماً خلط می‌شود. سینما اساساً دنبال جزییات است و تصویری و نه کلیّات. با اساتید دانشگاهی زیادی ملاقات کردم؛ که یا اصلاً موضوع دغدغه‌شان نبود، یا باکمال شجاعت می‌گفتند اطلاعی در مورد این مقطع تاریخی ندارند.

آقای سینایی فر در این راه، چه کسانی به شما کمک دادند واصلاً تهیه کننده‌تان چه ارگان یا فردی بود؟
غیر از یک نفرِ عزیز و گرامی وتنها دوست و مشوقم ( آقای حبیب غریب وند که خود نویسنده وشاعر است ) وامام جمعۀ محترم مسجد سلیمان، ( که بدون تحقیق، اعتماد کرد وتشویق نمود) کسی در این راه، نه تشویقم کرد، نه همراهی! تمام هزینه‌های تحقیق را از هزینۀ شخصی و لطف همراهانی که اصلاً بختیاری نبودند وجزو تیمِ ساخت فیلم بودند فراهم کردم. آخِر من فیلمساز اسم ورسم دارِ معروفی نبودم و همه به دیدۀ تردید نگاه می‌کردند. اصلاً پروسۀ ساخت این فیلم، جامعه شناسیِ جداگانه‌ای در مورد مسائل جامعۀ بختیاری است که در جای دیگری به آن پرداخته و می‌پردازم. ما بختیاریها به سینما وفیلم اهمیّت نمی‌دهیم و بیشتر شفاهی‌ هستیم. من با طرحِ مکتوب ومشخصی سراغ این موضوع وشخصیّت رفته‌ام. عنوانی برایش انتخاب کرده‌ام( گزارش یک اسطوره)  و فرم تازه‌ای را نیز در آن، برای روایت سینمایی دنبال می‌کنم. البته از این فرم، چندی است در سینمای مستند جهان استفاده کرده‌اند، ولی تا جایی که می‌دانم، استفاده از ‌انیمیشن، در فیلم مستند، در ایران تازگی دارد. بعد از آن که کلیّت ماجرا به دستم آمد، دیدم بازسازی سینمایی صحنه‌های نبرد، هزینه‌بر و با بضاعت من، غیر‌ممکن است. پس برای صحنه‌های نبرد، با یکی از دوستان انیماتورم مشورت کردم وا‌لبته باشناختی که خود داشتم( چون روح پژوهشگری دارم، در مورد تمام جزییات ساختاری و محتوایی فیلمم مطالعه می‌کنم و دست بردار نیستم.) اتود‌هایی برای صحنه‌های نبرد زدم.

متأسفانه در اوج کار، به علّت این‌که تهیه کننده‌ای نداشتم، کار تعطیل شد و بعداز آن، به شبکه‌های استانی سر زدم و اصلاً توجهی نکردند و با این شخصیّت ومسائل بختیاری مشکل داشتند! شبکۀ شهرکرد که، اصولاً مدیران غیر استانی داشت و فاجعه این بود که معاون تولید بوشهری بود ودغدغۀ بختیاری‌هارا نداشت. در اصفهان می‌گفتند سیمای استان، معرفی این شخصیت‌ها در اولویّتشان نیست؛ در صورتی که، نیمی از استان اصفهان بختیاری‌اند. ما بختیاری‌ها به مانند یهودی‌ها در چهار استان پخشیم و برای همه بیگانه! در هر استانی با جمعیّت زیادمان در اقلیتیم! نه پست‌های سازمانی مهمّی را در حوزه‌های مختلف در اختیار داریم و نه روحانیّت بختیاری، که حمایتمان کنند. اقتصادمان هم که قربانش بروم، بسیار ضعیف است. در خودمان هم که اهل سرمایه وسیاست، اصلاً دغدغۀ فرهنگ وتاریخ ندارند. اهل فرهنگ بسیار تنهایند و یا به جوانمرگی هنری می‌میرند یا میانۀ راه رها می‌کنند و دستۀ سوم، با هزاران مشکل اقتصادی  سردر گریبانند. بنده، خستگی ناپذیر، دنبال این پروژه‌ام واز هیچ کس طلبکار نیستم. بخاطر این‌که جامعۀ اطرافم را خوب می‌شناسم. در ایران، کار هنری، یعنی مرگ تدریجی، اما بزرگترین انگیزه مان مردمِ صبور ومظلومی‌ا‌ند که صدایشان به جایی نمی‌رسد و خود از میان آنها بر خواسته‌ام و امید وایمانی که خداوند در دلهایمان گذاشته و صبوری.

آقای سینایی فر چرا فرم مستند را برای ساخت  این موضوع انتخاب کردید؟
پرداختن به شخصیّت و ماجرای علیمردان خان، منشور چند وجهی و وادی خطرناک و سختی است. از این شخصیت، «جومونگ» می‌شود ساخت. «چه‌گوارا » می شود ساخت؛ وحتی یک فیلم هندی سانتی منتال. خیلی باید مواظب پرداخت دراماتیک این شخصیّت بود. بختیاری‌بودن ضرورت هر کارگردانی است که به این شخصیّت نزدیک شود وشناخت درست از فرهنگ وتاریخ بختیاری، کار مایۀ هر فیلمی را در مورد بختیاری قوی می‌کند وضرورت آن است. ما فیلمسازانِ مسلّطی همچون ناصر غلامرضایی را می‌خواهیم که فیلم زیبایِ خون بس او هنوز الگو است. تاریخ و فرهنگ بختیاری، بسیار پرمایه و دراماتیک وجذّاب است. زیرا بختیاری‌ها مردمانی جسور وعمل گرایند. حال را نگاه نکنیم، ما مورد مظلومیّتی تاریخی قرار گرفته‌ایم والبته ضعف‌های جدّی‌ای دردرون داریم که در مقاله‌ای به آن پرداخته‌ام. غایت من واین موضوع، یک سریال بسیار قوی است که این روزها وعدۀ ساخت آن را داده‌اند! ولی کدام تحقیق جامعی را غیر از کتابِ آقای گل سفیدی، در این باره سراغ داریم؟ خیلی‌ها ادعای نوشتن فیلمنامه در این‌باره را دارند، اما چرا آنهارا ندیده‌ایم؟ من این‌قدر، به این موضوع علاقه مندم که حاضرم تمام تلاشم را در اختیار کارگردان بزرگی بگذارم و ما کم نداریم کارگردان خوب، اما فیلمنامه‌نویس قدری که تسلّط به این موضوع داشته باشد و بختیاری سراغ داریم؟ از خود سایت شما شنیده‌ام، آقای جوزانی می‌خواهد سریالی در این رابطه را با محوریّت شخصیّت ستارخان و علیمردان خان بسازد. آخر آن کسی که این خبر را رسانه‌ای کرده، پیداست تاریخ را نمی‌شناسد ونمی‌داند این دو بسیار فاصلۀ تاریخی باهم دارند وآقای جوزانی درگیر ساخت فیلم کورش کبیر است!… آقای جوزانی با این‌که کارگردان قدر واستادی است، باز هم لر ملایری است و شناخت دقیقی از بختیاری ندارد. ولی بعد از ناصر غلامرضایی، بهترین گزینه برای ساخت این سریال است. اما من به این دلیل به سمت مستند رفتم که هم قالب مورد علاقه من است و همچنین فرم راحتی است برای یک کار پژوهشی و از همه مهمتر، برای ساخت فیلم بلند و سریال حتماً باید به جایی وصل باشی  وفیلمنامۀ قوی‌ای نیز در دست داشته باشی واز همه مهمتر، باید اسم ورسم‌دار باشی! اینجا که غرب نیست که به تو میدان بدهند! باید آن قدر تلاش کنی تا خود را اثبات کنی! هنوز امیدوارم این فیلم تمام شود واین قدر اعتماد به نفس دارم که به سریال و فیلم بلندش نزدیک شوم. کما این‌که آرزوی دستیاریِ این دو استاد را دارم.

 خسته نباشید و آرزوی موفقیت برایتان داریم.
بنده نیز ازاین این که به این موضوع اهمیت دادید وآن را مطرح کردید، از شما ومدیریت سایت بختیاران کمال تشکر را دارم.

سفید دشت، محل  بروز حماسۀ شیر علی مردان خان ( که حال، مأوای کارخا‌نه ها شده است.)

 منبع/ سايت بختياران

لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=6564

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 1
  1. درورد بر ایشان

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.