مهمترين مسأله امروز ما ضرورت راه اندازي چرخه رشد اقتصاد با نرخ بالاست كه به انباشت سرمايه محلي ، منطقه اي و ملي بستگي دارد تا ميزان بهره وري افزايش يابد
باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان- مهندس جهانشاه دانش: 61– مديريت منطقه اي و شهرستاني را با شيوه هاي گوناگون نوين بومي ما، بايد عجين شود و اصل را در كنش هاي جامعه شهري و روستايي استفاده بهينه از تجارب ارزنده بدانيم و واقعاً بكار بنديم همچنان كه صاحب نظران معتقدند كه سرنوشت و عزت مردم دست دولت مردان و نخبگان رقم مي خورد سيستم هاي شفاف در ديدگاههاي نظري و تجربي بهترين محور مديريت در نظام اجرايي است كه مسئولان محلي وظايف قانوني و وجداني خود را بر اين مبنا ترسيم مي نمايند. تغيير اساسي در رفتار سازماني و استفاده از خبرگان و پايبندي به ايفاي نقش تمام عيار فرهنگ مسئوليت پذيري در مديريت ها بهبود چشمگيري را براي همگان نمايان مي كند . دراين نوع مديريت مي بايست تعصبات و تنگ نظريهاي باندي و جناحي را كنار گذاشت ، براي مثال : مهمترين مسأله امروز ما ضرورت راه اندازي چرخه رشد اقتصاد با نرخ بالاست كه به انباشت سرمايه محلي ، منطقه اي و ملي بستگي دارد تا ميزان بهره وري افزايش يابد .البته تعامل با جهان خارج از مناطق نيز با عزم جدي همراه با مصالح لازم ضروري است و اين موضوع را بايد بدانيم كه انجام وظايف در مديريت هاي محلي با فرصت هاي كوتاه نتيجه بخش است و به عبارت ديگر خيلي زمانبر نيست.
62 – افق روشن مديريت هاي قوي و توانا در هر منطقه بستگي مستقيم به گروه هايي دارد كه براي اعتلاي جايگاه منطقه خود بدون ادعا تلاش خستگي ناپذير را پيشه كرده اند . بديهي است كه رقابت مسئولانه همراه با وجدان بيدار و آگاه كارساز است . و اگر چنانچه حمايت هادر نحوه مديريت ها بي غرضانه و در جهت رفاه حال مردم صورت بگيرد قطعاً پيشرفت حاصل ميشود پيش فرض هاي منابع و مصارف مي بايست با هوشمندي تبيين و تعيين شود و نظام برنامه ريزي مرحله به مرحله در فازهاي معين و زمانبندي شده انجام پذيرد. براي هر اقدامي ما بايد توجه كافي به نسبت كفايت سرمايه گذاري را مد نظر قرار دهيم و صرفاً تسهيلات خالص مالي را مبناي كارها قرار نداده زيرا همكاري ها و همت هاي جمعي در هماهنگي و شيوه مديريت كارآمد خود سرمايه بزرگي است كه هزينه ها را به حداقل مي رساند . منشأ كارهاي بزرگ و فراگير با همدلي و كمترين هزينه در مديريت نقطه به نقطه محلي صورت خواهد گرفت .
از طرفي افق روشن مديريت محلي و منطقه اي نيز بستگي به بهره برداري از سيستم هاي استاندارد مديريت نيز هست كه كه پرداختن به امر خطير آموزش چهره به چهره و گفتمان پرورشي و از سويي ارتباطات دو سويه براي تبادل اطلاعات فني و كاربردي با پيشكسوتان ضرورتي انكارناپذير است .
63– در مديريت محلي و منطقه اي رشد و توسعه عوامل بسيار مهم و حائز اهميت و بر اساس معيارهاي سنجش و كارآيي به حساب مي آيد مثلاً اقتصادي پايدار است كه در رشد درآمد سرانه مردم تجلي مي كند در اين ارتباط ما بايد از عوامل نيروي انساني و ابزار توليد به بهترين وجه استفاده نمائيم مانند : سرمايه انساني ، فناوري ، باورهاي فرهنگي ، آب و هوا و جغرافيا ، نهادهاي مدني ، سرمايه هاي مالي وحمايت هاي قانوني … از سويي هنجارهاي رفتاري و قوام مديريتي از شروط اصلي است و فهم و درك خردمندانه سازوكار رشد مديريت همراه با انگيزه هاي متنوع و متفاوت تأثيرگذار مي باشد در مديريت – ديدگاه ها خود راهبرد ( استراتژي ) است و فراخوان ديدگاه ها راهبردهايي را در چشم انداز پروژه ها و طرح هاي بالنده توسعه آميز و قدرتمند رهبري مي كند پس انديشيدن به ملاحظات ساختاري مديريت ها ( محلي و منطقه اي ) و توجه كافي به تغييرات روزمره زندگي مردم و جامعه هدف از ضروريات بوده تا توفيق كارآمدي اينگونه مديريت ها ميسر گردد در مديريت ما خواهان قواعدو حمايتهايي هستيم تا بسترسازي مناسب با حركت هاي پيشرو شكل دهي و با همبستگي و اراده هاي پولادين عملياتي شود .
64 – مديريت هاي محلي و منطقه اي ( در شهرستانهاي مسجد سليمان و انديكا و لالي ) با فعالان كسب و كار و سرمايه در تجارت و توليد آغاز ميشود البته بخش خصوصي و بخش تعاوني در بالا دست برنامه هاي شركت ها و تشكلها ، بنگاههاي دولتي قرار خواهد گرفت عملاً بخش خصوصي و تعاوني فضاي اجتماعي و ساز و برگ كارها را متأثر خواهد كرد. شبكه تشكل ها ( شركت هاي خصوصي ، تعاوني ، گروههاي هميار ،سرمايه گذاران و سرمايه داران خانوادگي و خانداني ) همه در راستاي سرمايه گذاري و بهره گيري از مزيت هاي نسبي در حوزه جغرافيايي شهرستانهاي ياد شده حركت مي كنند. و در گامهاي بعدي بويژه در ارتباط با مازاد توليدات صنعتي ، معدني ، خدماتي و كشاورزي به دنبال كسب و تسخير بازار هاي هدف هستند . براي مثال توليد انبوه مسكن در جهت خانه دار كردن زوج هاي جوان و همچنين مهاجرپذيري در نقاط خوش آب و هواي مناطق ما ( سلسله جبال زاگرس بختياري ) شامل پروژه هايي خواهد شد كه تا 20 سال آينده قابليت داشته و مسير توقف ندارد كافي است معادله ارتباطات با 5 دهك جامعه (كم درآمدها و ميان درآمدها و پردرآمدها ) مثبت باشد و از سود حاصله شركت هاي مسكن ساز نمونه بيشترين تخفيفات را براي سه دهك پائيني جامعه قائل شوند . زيرا ما اكنون شاهد نبود يا كمبود طرح و برنامه كامل حمايتي از بيكاران ، بي بضاعت ها و كم درآمدها( فقرا ) هستيم زيرا همه ما قائل به حفظ شأن عموم مردم و كرامت انسانها هستيم.
65 – در مديريت هاي محلي خدمات رفاهي را دست كم نگيريم جايگاه ها و مجتمع هاي رفاهي و خدماتي نقش ارزنده و تأثيرگذاري بر كيفيت شهرك هاي جديد محله هاي قديمي در جامعه شهري و بويژه بافت روستايي را دارند .كه اولاً اشتغالزاست ثانياً هزينه هاي سبد خانوار را تقليل مي دهد به شكلي كه ما شاهد تحول و خود اتكايي ساكنين و شهروندان و دهوندان حوزه هاي گوناگون هر منطقه خواهيم بود كه عملاً به تمركزگرايي در مراكز پرجمعيت پايان داده و تمركز زدايي به بهترين نحو ممكن صورت مي گيرد . در آن صورت توسعه مناطق محروم با فراهم نمودن يا انجام انواع خدمات رفاهي اعم از آموزشي ، ورزشي و تفريحي و پرورشي ، تجاري و مسكوني كمك به توزيع عادلانه ثروت و جمعيت خواهد نمود . البته چنانچه بدلايل فرهنگي با تشويق هاي گوناگون – تركيبي از دهك هاي جامعه با سازوكارهايي كه خواست مطلق خودشان باشد تنظيم گردد مديريت هاي سياسي محلي نيز پويا و توأم با جمعيت هاي اجتماعي محقق ميگردد . پس ساخت و سازهاي حمايتي همراه با آمايش سرزمين اعتلا بخش و پيشرفت جامعه را به سبك امروزي باعث ميشود .
66– با قاطعيت عرض ميكنم كه اگر مديريت هاي محلي و منطقه اي بتوانند با برنامه هاي راهبردي ذخاير معدني و زيرزميني همراه با استفاده بهينه از منابع آب و هوا را به كمك دولت برنامه ريزي نمايند ( در سالهاي پيش نمونه هايي هم داشته ايم ) با توجه به ظرفيت هاي عوارض طبيعي و وجود منابع آبي بسيار ارزشمند گام به گام درآمد سرانه ، تدريجاً رشد صنعتي ، معدني و كشاورزي ما كشش ملي پيدا خواهد نمود. بالاخره فرآيند توسعه همه جانبه را تسريع مي نمايد . بر اين اساس پيشرفت در امور توسعه صنايع و تجهيزات الكترونيكي ، الكتريكي ، ماشين آلات جديد ، حمل و نقل ، انواع محصولات مورد نياز مردم ، خدمات مهندسي ، فنآوري اطلاعات و ساير خدمات مورد نياز شكل مي گيرد . با وجود قابليت هاي معدني و صنعتي حوزه جغرافيايي ما در مناطق بختياري نشين دولت مي بايست شرايط مناسبي را فراهم آورد كه اولويت بخشي در مناطق كمتر توسعه يافته در لوايح گنجانده شود و به صورتي ويژه بدليل استعدادهاي نهفته معدني و صنعتي مناطق شهرستانهاي مسجد سليمان ، انديكا و لالي در دستور مديريت استان قرار گيرد .
در هر صورت مسئولين محلي ما بايستي به اين باور برسند كه استعدادهاي فراوان مناطق بايد به سرعت شكوفا شود و براي جلب و جذب سرمايه گذاران نهايت جهد و تلاش خود را بكار گيرند از طرفي مسئولين استان را متقاعد به اين مهم نمايند كه امكانات بدون اغماض به استحقاق و در شأن مناطق كمتر توسعه يافته توزيع و تقسيم شود.
67 – در مديريت محلي و منطقه مفهوم سازي بسيار راهگشا بوده و اهداف را متناسب و مناسب اوضاع جغرافيايي تبيين و باز تعريف مي كند هر تئوري عمومي و جامع بويژه در ابعاد اقتصادي و اجتماعي ، صنعتي و كشاورزي و توريسم خدمات ويژه اي را مي طلبد كه با مفهوم سازي كار مشترك و جمعي معنا پيدا كرده و محقق ميشود .بايد اذعان داشت كه تمام امور تشكيلاتي اثر بخش بوده و رافع مشكلات و هادي بخش اعظمي از جامعه ميگردد و از سويي همپو شاني مديريتي انحصار ويژه شهرستاني را رونق خواهد داد مقاومت زياد در مقابل هر گونه تغيير بدليل نارسايي ، مفهوم سازي و كمبود شناخت و عدم آگاهي نمونه هايي از چالش هاي مخصوص مديريت آينده نگراست . براي مثال مديريت استاني كه داراي فرسودگي باشد به يقين اثر سوء آن مديريت در شهرستانهاي ما آشكارتر است پس مجال و فرصت هايي كه داريم در امور اجرايي بسيار با غنيمت و گرانسنگ مي باشد اما در پي فرمول هايي از مديريت محلي و منطقه اي باشيم كه بخش هاي توليدي و خدماتي ما را در امور صنعت و معدن ، كشاورزي ، توريسم و ساير خدمات شكوفا نمايد. براي مثال : شناسايي و بررسي دقيق زيرساخت ها و امكانات موجودشرط مسلم مديريت محلي و منطقه اي ( مديريت فدرالي ) خواهد بود كه در سطح شهرستانها تلاش و فعاليت براي فعالسازي يا ايجاد زيرساخت هاي نوين را چندين برابر مي كند . براي اين منظور تحقيق و پژوهش نظري و كاربردي – از امكانات و زيرساخت هاي قبلي لازم و جهت گيري توسعه زيرساخت ها از مبناي 50 الي 65 درصدي به 100 درصدي به مديريت هاي پيشرو ديكته ميشود چند نمونه در امور كشاورزي شهرستانهاي مسجد سليمان و انديكا و لالي قابل ذكر است :
– ايجاد شبكه هاي تشكيلاتي قوي و كارآمد اجرايي مرتبط با مراكز شهرها و روستاها .
– استفاده بهينه از انرژي خورشيدي دراكثر پروژه ها ، استفاده و استعمال آب در نزولات آسماني ( باران و برف ) در ارتباط با توسعه پروژه هاي آبخيزداري و آبخوان داري بمنظور توسعه باغات مثمر بومي و باغات مثمراصلاح شده با واريته هاي ژنتيكي تأئيد شده و سازگار با محيط هرمنطقه .
– اقتصادي كردن و كاهش حامل هاي انرژي و پرداخت وام هاي 5 ساله و 10 ساله كم بهره (4% ) خانوادگي و خانداني و گروههاي هميار صرفاً به كشاورزان باغداران و زراعين و دامداران و پرورش دهندگان طيور و زنبور عسل و آبزي پروران .
– توجه اساسي به ايجاد صنايع بسته بندي و فرآوري شده محصولات كشاورزي و توليدات ارگانيك سالم .
– حفظ محيط زيست شهر و روستا و آمايش اكوسيستم ها بصورت و اكوتوريستي ها بصورت نظيف ، زيبا و چشم نواز امروزي ضرورت اصلي است .
68 – مديريت هاي محلي و منطقه اي ( مديريت فدراتيوه با حفظ مديريت حاكميتي پايتخت) آينده ساز و وظيفه ساز منطقه خود هستند 5 مرحله را پشت سر ميگذارند :
1 – مرحله تغيير آرام 2 – مرحله رونق 3 – مرحله ريسك 4 – مرحله رضايتمندي 5 – مرحله كسب سود و درآمد.
اگر رويدادها را از بعد مديريتهاي صنعتي و كشاورزي و خدماتي و … بررسي كنيم وقوع يك يا چندين تغيير زماني اتفاق مي افتد كه سرمايه گذار يا سرمايه گذاران تحت تأثير يك رويداد مثبت قرار مي گيرند مثلاً يك تغيير در اقتصاد رفتار فعالان و تفكر معاملاتي افراد را تحت الشعاع قرار داده كه باعث رفتارهاي هيجاني ميشود و در اين صورت وقابع بايد با حساسيت و خرد جمعي ، شور و مشورت و آينده نگري پيگيري شود . بطور مثال رشد سريع نقدينگي در اقتصاد با تغيير نرخ ارز كاهش شديد نرخ بهره و تورم شديد را باعث خواهد شد در نتيجه رفتار معامله گران از حالت طبيعي خارج شده و جريان نقدينگي رشد يافته به سمت بازار و انواع كالاهاي مورد نظر سوق پيدا مي كند . مرحله رونق در هر نوع مديريت واقعاً يك فرصت طلايي است كه در حوزه هاي جغرافيايي در يك دهه يا دو دهه بوجود مي آيند كه بايستي مديريت هاي محلي از اين فرصت هاي بدست آمده براي آينده كمال استفاده را بنمايند تا با تدبير و تحمل در زمان كم رنگ شدن و يا بي رنگي امور آحاد جامعه جبران مافات گردد . مخصوصاً در رونق اقتصادي سرمايه سرمايه گذاران سير صعودي و فوق العاده پيدا كند. و چرخه امور لحظه اي روبه رشد مي باشد كه اين اتفاقات كاملاً لحظه است در مرحله رضايت مندي نگراني و دلواپسي وجود ندارد و مديريتها شاهد هستند كه مراحل برنامه در زمان تنظيم شده انجام مي پذيرد زيرا قبلاً آينده نگري شده است . در مرحله كسب سود و درآمد به دو موقعيت عادي و آرام و روند يكنواخت و موقعيت ريسك و يك اقدام بدون ترس و مطمئن بستگي دارد و به عوامل و مؤلفه هاي گوناگون و نحوه عملكرد كارشناسي و شيوه مديريت هوشمندانه و مقتدرانه منتهي ميگردد . البته انجام مديريت ريسك يا ريسك پذيري كار حرفه اي هاست و نياز به برنامه ريزي دقيق و منظم و مشورت فني كافي است.
69 – در مديريت محلي و منطقه اي فعال كردن و سازماندهي تشكل هاي بخش هاي خصوصي با صداي واحد فعاليت جمعي منسجم و يكپارچه را از انجمن ها بوجود مي اورد كه اين گروه هاي اجتماعي و اقتصادي همراه با ميزان بالاي عقلانيت اجرايي با نگاه بلند مدت مطالبات اعضاء را بررسي خواهند كرد و با استفاده از اهميت بسزاي همگرايي بر مشكلات و مطالبات مرحله به مرحله فايق مي شوند ميدانيم كه سياست مداران پر قدرت و سازمان يافته در احزاب و جبهه ها به راي بدنه هاي اجتماعي نيازمند و به سمت گروه هاي اجتماعي پر جمعيت و عمدتا كم درامد تمايل نشان مي دهند. قطع و يقين از تحقق اهداف فعاليت هاي جمعي است كه فضاي كسب و كار كاملا تغيير مي يابد از طرفي به دليل پراكندگي حجم فعاليت هاي بخش خصوصي و تعاوني ما مواجه با عوامل سياست گذار ناهمسو هستيم. انعكاس صداي بخش هاي مختلف تشكل ها بصورت جداگانه بخشي از مشكلات را ترميم مي كند.
ثبات بخشي به چهار چوب اقتصاد هر روستا و هر استاني و اولويت بندي منابع مالي از اهميت فوق العاده اي برخوردار است توليد محصولات پايه از لحاظ استعداد در حوزه جغرافيايي هر شهرستان بايستي مورد بررسي كارشناسانه و دقيق قرار گيرد و تا اطمينان برنامه هاي كوتاه مدت ، ميان مدت و طويل المدت پياده شود.
مثلاً معادن سنگ و گچ و اهك و سيمان علاوه بر ذخاير نفت و گاز مي تواند در دستور استخراج و اجرا قرار گيرند . در طول عمر عصر جديد تا كنون آهسته آهسته ما از جامعه امروزي با مديريت فرماندهي مجرد بيرون آمده ايم و سيستم هاي كنترل فرماندهي كم كم از اعتبار ساقط مي شود اكنون عصر مديريت از طريق نفوذ است .بديهي است كه نفوذ پذيري يك مسئله كاملا شخصي است افراد ، كساني را انتخاب مي كنند كه تحت تاثير شان قرار دهند.از مزيت هاي بسيار مهم در مديريت ها ي محلي و منطقه اي اين است كه انتقال نوسانات سياسي بين دولت ها چندان تاثيري در مكانيزم اهداف تعيين شده استاني ندارد اگر اهتمام جدي به فدراتيوه نمودن امور ( تمركززدايي ) صورت گيرد ديگر ما شاهد نخواهيم بود كه دو نهاد يا چند نهاد دولتي با هم توافق نامه هايي را امضاء كنند كه توفيري براي مردم ندارد و صرفاً دولتيها براي خودشان سرگرمي به وجود مي آورند .
70 – جهت گيري مديريتي بايد خوب تعيين شود معمولاً ديده شده كه بين اهداف كسب و كار نيروي كار گسستگي وجود دارد نقش مديريت استراتژيك اين است كه مي داند چگونه و به كدام سو يك شركت يا يك مؤسسه را هدايت نمايد در اين رابطه با هوشمندي براي هويت آن مؤسسه فضاسازي ايجاد مي كند تا جهت گيري روشن و واضح جلوه كند تفسير ديدگاه همزمان مجموعه ساده اي از اصول غير قابل مذاكره تركيب سازماني يك شركت يا بنگاه خود آگاه را ايجاد مي كند و بهره وري و احساس استقلال و همبستگي بيشتري بر بدنه اجرايي بوجود مي آورد . در روند كارهاي اجرايي مديران استراتژيك مزيت كسب و كار را ايجاد و مزيت رقابتي را هويت بخشي و تقويت مي كنند. بهترين مديران ارزش آموزش معكوس را مي دانند اين يادگيري از كساني كه بر انها مديريت كرده و مترصد يادگيري تجربي هستند. يادمان باشد سكون دراز مدت فن آوري شرايط روزآمدي را و نوآوري را از بين مي برد نوآوري همواره همزاد توسعه فن آوري است عواملي مانند:قوانين و آيين نامه ها كمك بسيار شاياني به رشد مديريت در امور اقتصادي و صنعتي مي كند شناخت از قوانين و دستورالعمل هاي ملي و منطقه اي و ارائه پيشنهادات تسهيل كننده ظرفيت مديريت استراتژيك محلي و منطقه اي را ارتقاءداده و نقش پذيري مديريت توام با فن آوري نوين و استفاده از قوانين مناسب (تلاش در جهت ساده سازي قوانين)رشد بازدهي مديريتي را اعتلا مي بخشد. البته در گذر زمان پردازش داده ها در امور اجرائي قابليت مديريت را در هر مؤسسه يا شركت چندين برابر خواهد كرد.در شيوه مديريت منطقه اي و محلي ما بايد مواظب بي ثباتي در تصميم گيري هاي برنامه هاي كلان اقتصادي باشيم شناخت ظرفيت هاي خالي در رشته هاي مختلف صنعتي و معدني كشاورزي و توريسم و خدمات رفاهي و پايه – بسيار بسيار مهم است . از طرفي دولت نبايد برنامه هاي حمايتي شبه خصوصي انجام دهد و خصوصي سازي را كم رنگ كند بخش خصوصي بايد با جديت از نقش حاشيه اي و كم رنگ شدن در شهرستان ها و استان ها در مديريت محلي و منطقه اي خارج گردد. توصيه أكيد دارم فرآيند ايجاد و ارتباط همراه با پيوند ميان نيازهاي مادي يك جامعه و الگوهاي اقتصادي روز – امكان موفقيت را در امور اجرايي ميسر و بستر سازي مي كند.
71 – بر اساس واقعيت هاي اقتصادي ايران – نظام اعتباري و بودجه ريزي بايد به سمت استانها و شهرستانها منعطف شود زيرا بطور فزاينده اي افزايش ساليانه دارد و همچنان استمرار قدرت سر مايه ها و تجميع دارايي ها در شركتها وتشكل ها – بنگاه هاي اقتصادي و مؤ سسه ها بصورت روز افزون با شيب ملايم رشد مي يابد البته در عرصه كلان ملي و منطقه اي تا حدي نقش آفرين و باعث اقدامات شگرفي نيز شده است. براي مثال ( جاده هاي اتوبان و بزرگ راه ها – فرود گاه ها – سد ها و نهضت سازه هاي بلند مرتبه و….) اما در شهرستان ها وروستا ها هنوز هزاران كار انجام نشده در جهت توسعه مانده يا بعبارت ديگر ما در مديريت محلي ( شهرستاني ودهستاني) در ابعاد توليد و خدمات گوناگون مكفي – مشاركت وسرمايه گذاري حسب نياز ها و رونق اقتصادي و… مواجه با عدم توسعه هستيم . تاثير فيزيكي تشكل ها وتعاونيها بويژه در بخش ها و روستاها بسيار ملموس و سازنده ميباشد بطوريكه سهامداران ساليان سال در برخي نياز ها منتفع و هم اكنون خيلي از آحاد جامعه چشم اميد به عملكرد مثبت اكثر اين شركت ها دارند . نا گفته پيداست سطح آگاهي كار گروهي بالا رفته و با حساسيت هاي فردي وجمعي عملكردها و تغييرات – تاثيرات مديريتي رصد شده و هر سهامدار نظاره گر ارزش گذاري ها به فعاليت هاست . ساختار پايدارتعاونيها وشركت ها حكم مي كند كه فعاليتها ي اعتباري سهل وآسان گسترس يابد يعني دولت ومجلس بصورت شفاف و توزيع عادلانه سهم كمك هاي مالي را اعم از اعطاي تسهيلات كمك هاي فني واعتباري و حمايت هاي قانوني را در شهرستان ها تسهيم وبا احترام تقديم نمايند . از سوي ديگر با نهادينه كردن افزايش سهام به اندازه توانايي افراد ، سرمايه ها افزايش يافته ليكن توسعه سرمايه ها همچنان مي بايست شتابنده و – رو به رشد گردد . از طرف ديگر رويكرد اجرايي در به ثمر رساندن پروژه ها ي اقتصادي سودده ، كوچك ، متوسط و بزرگ به صورت مستمر بخش اعظمي از مشكلات تأمين وجوه سرمايه اي را با مشاركت جدي و راه گشائيهاي تسهيلاتي برطرف نمود. البته پرواضح است كه تقويت سرمايه ها به سياست ها و جهت گيريهاي حمايتي شهروندان و روستائيان ( سهم 60% ) و دولت و بانكها ( سهم 40% ) بستگي دارد. اعتماد سازي در عرصه نظام اقتصادي كار دشواري است ولي همواره الگوي موفق تعاونيها و تشكلهاي نمونه و توانمند اين مهم را بسيار مطلوب و بستر را به صورت مردمي هموار كرده است به شكلي كه همه پذيرفته اند كه تشكلهاي گروهي ( گروههاي هميار و خانوادگي و خانداني و دوستي … ) از قوام اقتصادي و اجتماعي و حتي سياسي بالايي برخوردار ( 100% خصوصي ) هستند. لذا با مساعدتهاي مالي مناسب موسسه ها و تشكلها ( بويژه تعاونيها ي تخصصي و خدماتي ) باعث و باني ارزشهاي بزرگ و متعالي و همبستگي عميق در توسعه و ايجاد مسئوليتهاي اجتماعي و اقتصادي ، همچنين ساخت فرآيندهاي متنوع بازار كار و سرمايه ( تلاشهاي حرفه اي ) در زندگي علاوه بر آن بهبود درامد اعضاء و سهامداران را به ارمغان خواهد داشت .
72 – در شيوه مديريت منطقه اي و محلي ( استاني – شهرستاني ) توجه كافي و وافي پيرامون مسائل ، فراز و نشيب ها و نوسانات ( طولي و عرضي ) سياست مي بايست مد نظر باشد برنامه هر دولتي يك سند سياسي است كه هدف هاي كلي را دست اندركاران حكومتي براي آينده ترسيم كرده و مشخص مي سازد. منابع را براي تأمين هدف هاي خاص و عام در برنامه هاي پنجساله تخصيص مي دهند و اين موضوعات بعنوان يك قائده ارزشي و گزينه هاي انتخاب شده در فرآيند برنامه ريزي كه بعداً در يك سند رسمي برنامه اي تصويب و تنظيم مي شود گرچه اقتصادي است اما بيشتر جنبه سياسي داشته كه جنبه قانوني به خود ميگيرد سياست گذاران با تعيين هدف هاي كلي و جزئي هر برنامه و بررسي اولويت ها قاعدتاً تصميمات سياسي ميگيرند كه متضمن انتخاب راهبردهاي توسعه كشور يا هر منطقه مي باشد . مثلاً راهبرد محور قرار دادن بخش خصوصي يا دولتي ، محور قرار دادن بخش كشاورزي يا صنعت ، توسعه صادرات ، سرمايه گذاري در خصوص سرمايه نيروي انساني ، مسئولان و مراجع سياسي دقيقاً اين فصول مهم را در هدف هاي كلي برنامه تعيين كرده و اولويت ها را مشخص مي كنند سياستمداران بدون شناخت كامل از نقطه نقطه جامعه ( اوضاع سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي و اقتصادي استانها ) نمي توانند برنامه هاي جامع را مديريت نمايند هم اكنون ايجاد تحول و ارتقاي ساختاري سياسي و اجتماعي در هر منطقه ضروري است . از جمله اهداف اصلي در جوامع متحول يافته افزايش رفاه و تسهيلات زندگي سه جامعه شهري و روستايي و عشايري است .
73 – بكارگيري و نقش موثر سياستمداران مي تواند بستر سازي بسيار گسترده اي در امر حمايت از هر شهرستان و استان را داشته باشد كه اين مهم با همكاري و هماهنگي و بكارگيري ، بكاربستن همه امكانات و عوامل توليد در مناطق ميسر است امكان هموار كردن مسير تحول در عمران و آبادي ايجاد شرايط مناسب رشد ، تيم هاي مديريتي توانمند و وضعيت اقتصاد مناسب بوده كه با شتاب مدارج توسعه در سايه سياست هاي باز و دموكراسي قانوني با قابليت هاي اجرايي و سازگار با محيط طي ميگردد . سياست سازي دريچه اي از جهان سياست است كه با دستاوردهاي پيچيده همساز است . از طرفي وابستگي هاي سياسي نيازمند تركيب متنوع تري از تجربيات سياسي است مانند شبكه هاي كوچك و بزرگ توانمندسازي امور در سياست ( سياست ورزيها ) ، اشتراك اطلاعات روزانه و ترسيم اهداف مشترك سياسيون بر اداره امور سياسي جامعه است . در اين رهگذر اصحاب رسانه هم ناگزيرند با جمع آوري حجم گسترده اي از اطلاعات و دغدغه هاي روزمره همچنان با تجزيه و تحليل سياسي در ميدان سياست به آگاهي سازي مبادرت ورزند . به تجربه نشان داده اگر شور و مشورت ، عقلانيت ، آينده نگري و ديد باز روشنفكري ( پذيرش تغيير و اصلاحات مورد قبول و پسنديده ) صورت نگيرد . انقلابيون و سياستمداران اسير سياست بازي يكطرفه و خودكامه ( دگماتيزم ) مي شوند . گرچه هر انقلاب نمي تواند تنها تمام نشانه هاي فرهنگي و سياسي و اجتماعي قبل از انقلاب را از بين ببرد اما قطعاً نظم سياسي قديمي را تخريب مي كند كه در اين مسير مشكلات و مصائبي خواسته يا ناخواسته بوجود مي آيد جامعه به سياستمداري كنترلي برنمي گردد و مدتها دچار بي نظمي سياسي خواهد بود . بازيگران سياسي بايد در مورد قوانيني كه نحوه رقابت آنها را بر سر قدرت سياسي سازماندهي مي كنند توافق نسبتاً كامل داشته باشند تا از عوارض پيش آمده ( خطرناك و هيجاني ) جلوگيري نمايند. بدون شك برنامه هاي اصلاحات سياسي نيازمند به رقابتي كردن بازار سياست ، توسعه كيفي و پيشرفته ، دموكراسي سازي جامعه بوده كه همواره وسعت سازي خدمات عمومي ، رفاهي و علمي و تو ليد پايدار .. را در پي خواهد داشت .
74 – سياست و سياست ورزي رويكردهاي گوناگون داشته و دارد و در فحوا و قاموس آن معامله براي كسب قدرت و ثروت به منظور اعمال حاكميت موقتي ( چندين ساله ) مستتر است . در كشورهاي توسعه يافته و با سابقه دموكراسي هر برنامه و بودجه اي ويترين مسائل سياسي و گوياي فرآيندهاي حاكم بر اقتصاد آن كشور است در اين رابطه معمولاً دو آيتم مشخص وجود دارد 1 – درآمد از محل مالياتها و منابع و ذخاير ارضي 2 – شيوه هزينه كردن براي توليد و خدمات عمومي است . وجود احزاب قدرتمند باسابقه و با ديدگاهها و مباني فكري شناخته شده ثبات يا عدم ثبات سياست هاي حاكميتي هر كشور را قبضه كرده است . توليد اطلاعات مناسب و شناخت دهي برنامه هاي حزبي به مردم و شهروندان اساس كار احزاب و گروههاي سياسي مي باشد هر حزب معمولاً يك يا دو كانديد اصلي دارد كه براي اكثريت شهروندان موظف هستند كه انتخاب ديدگاهها و برنامه هاي سياسي را تسهيل نمايند پس از انتخابات در عدم موفقيت كانديد – بازنده اصلي حزب است . در كشور ما ايران ( بويژه مديريت هاي منطقه اي ) كه سابقه يكصد ساله انتخابات براي كرسي هاي پارلمان و كسب مناصب قدرت دولت را دارد . انباشتي از تجربيات در حوزه هاي انتخابات ، تنوع و رنگارنگي كانديدها و نحوه رأي دادن و رأي گيري و … تقريباً در شايط سياسي و اجتماعي پيشرفته قراردارد . اكثر كانديداها بدليل نداشتن تيم هاي پشتيباني فكري و مديريتي و مالي گسترده عملاً در شرايط عدم اطمينان قرار گرفته و بناگزير خود را به احزاب نيم بند و جبهه هاي جرياني و شكسته شده پيوند مي دهند حتي ديده شده كانديداها هر از چندگاهي به سرعت تغيير مواضع سياسي مي دهند غالبا كانديداها مجبورند برنامه هاي ايده آلي و در باغ سبز آرمان شهر را نشان دهند در اين رابطه همواره شاهد هستيم احزاب وابسته در قالب جبهه ها دو جريان اصولگرايي و اصلاح طلبي بعضاً تغيير رويكرد ( معتدل) مي دهند .
75 – در مديريتهاي محلي و منطقه اي كاملاً مي بايست سياست ورزي را همراه با تعامل و فرهنگ اقوام پيش گرفت . هر زن و مرد سياسي كه سابقه فعاليت هاي سياسي داشته باشد به اشكال مختلف در بين گروهها ، تشكلها ، صنوف و هم محليها شناخته شده است در صورتي كه بتوانند به تفكر بالنده و سياست هاي جامعه ساز به دور از شانتاژ و حرافي و تمسك به حاشيه سازي و شايعه پراكني سياست هاي خود را عرضه نمايند توفيق خدمت پيدا مي كنند در صورتي كه رأي دهندگان تشخيص دهند كه با رأي خود منافعشان سير حداكثري و هزينه هايشان حداقلي ميگردد . به تبع آن روند جامعه تحت تأثير شعائر مثبت قرار خواهد گرفت و رفاه شهروندان و دهوندان در يك اقتصاد مختلط ( بازار آزاد بعلاوه برنامه هاي دولت از باب حمايت هاي زير ساختي و اشتغال ) آميخته شده و در اين روابط حسنه ( رفت و برگشتي ) سهم دولت 40% و سهم مردم 60% در برنامه ها بصورت اصولي و پايدار استوار ميگردد . بنابراين انتظار براي بهبود وضعيت اقتصاد و معاش رأي دهندگان بستگي مستقيم به تلاش خستگي ناپذير آحاد جامعه داشته و پيگيري و دلسوزي نمايندگان و اجراي امور دقيق و منظم توسط مديران استاني و رؤساي شهرستاني عين هماهنگي كامل با هر دولت مقتدر و مردمي است . لذا در طي هر دوره انتخابات بخش اعظمي از وعده هاي معقول كانديدها محقق ميگردد .
76 – همواره رشد و پيشرفت – تكامل فزاينده سياسي و اجتمايي ، اقتصادي و فرهنگي مناطق ما مرهون زحمات فرزندان اين خطه از استان خوزستان بوده كه تمام سعي و تلاش سياسي خود را براي توسعه در زمينه هاي مذكور صرف نموده تا در يك بستر تاريخي جايگاه وافعي و در خور شخصيت والاي ايل جليل بختياري را كسب نمايند .لذا درآستانه و حضور بي وقفه سياسي بويژه مواجهه با شرايط انتخابات در ادوار گذشته بيشتر وعده هاي كانديداها بستگي به عملكرد و نوسانات سياسي دولت دارد زيرا مردم درسياست چرخشي سياست ورزان وسياستمدان كهنه كار دچار تشويش مي شوند ما بارها وبارها شاهد كنش هاي سيال سياست بازان بوديم كه همواره شهر وندان هزينه هاي فرصت ها را پرداخته اند . علي القاعده اكنون ما بايد بدنبال خط سياسي و جرياني باشيم كه در درجه نخست تناقض با قوانين نداشته باشد سپس با باز كردن فضاي كسب وكار ، ايجاد بازار رقابتي ، و حذف انحصارات ملي ، عدم مداخله غير حاكميتي در مناطق شمال شرق خوزستان بخصوص در شهرستانهاي مسجد سليمان و لالي و انديكا همراه با خدمات تشويقي و ميدان دادن به نسل جوان دانش محور امور را درابعاد مختلف به پيش برد . ايجاد برنامه هاي پشتيباني و اعطاي تسهيلات ارزان قيمت ، زمينه سازي و تعامل بسيار عالي و احترام آميز به منظور سرمايه گذاري در بخشهاي سياسي واجتمايي ، اقتصادي وفرهنگي با به صحنه كشاندن بخش خصوصي و تعاوني سياست ورزي منطقه گرايي و شهرستاني را تقويت مي نمايند . در حقيقت برنامه ريزان با آشكار كردن روابط ميان هدف هاي گوناگون به مراجع سياسي ونخبگان سياستمدار كمك وياري مي دهند .كه اولا هدف هاي امكانپذير را در نظر بگيرند ثانيا از آسيب ها خود را در مصونيت نگه دارند . دولت توسعه گرا دولتي است كه با سياست ورزي ودموكراسي ، شناسا يي هويت ملي را بهبود ميبخشد ، شرايط اجتمايي همگاني ارج مي نهد ، مشروعيت قدرت دولت را درمناطق هموار وتثبيت ميكند ،پرداختن به استيفاي حقوف مردم هر منطقه بويژه مناطق حوزه زاگرس مياني را هدف گذاري و توسعه مي دهد . دولت توسه گرا نقش بسيار مهمي در تمركز گرايي و حمايت بيدريغ از بستر سازي اقتصادي در شهرستانها دارد . منتها شيوه اتخاذ مدل هاي توسعه شرط اساسي است .هر دولت توسعه گرا بايد تكثر سياسي و تكثر اقوام را عميقا شناسا يي و خرده فرهنگ ها را بپذيرد و باور داشته باشد . بديهي است كه نقش دولت در دنياي امروزي مي تواند شتاب دهنده استعداد هاي همه جانبه باشد .لذا مديريت هاي منطقه اي و محلي سياست هايي را پيشنهاد كنند كه كاملا سازنده ومردمي توام با آينده نگري و نهايت مشورت سياسي واجتمايي ، اقتصادي وفرهنگ در ابعاد گوناگون را در بر داشته باشد .
77 – نظربه اينكه شهرستانهاي مورد نظر ما در حوزه جغرافيايي استان خوزستان ( با عنوان شهرستانهاي گرمسيري ) كه از جمله استانهاي بزرگ و پرجمعيت سياسي محسوب مي شود واقع شده است از سويي به لحاظ مسيرهاي قابل دسترسي و جاده هاي اصلي احداث شده به شهرستانهاي كوهرنگ و اردل در استان چهارمحال و بختياري ( با عنوان شهرستانهاي ييلاقي ) كه از استانهاي كوچك و كم جمعيت و پراستعداد از حيث كشاورزي ، دامداري ، آبزي پروري ، صنعت و معدن و مناطق بسيار بكر توريسم محسوب مي شود هم مرز است لذا با توجه به اقليم متفاوت مناطق يادشده دربرگيرنده قابليت هاي اجرايي و سياسي همراه با تنوع بسياري از تخصص هاي توليدي و خدماتي و اجتماعي را دارند بدين سبب ما مواجه هستيم كه با رنگين كماني از كنش هاي سياسي ، اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي كه در رابطه با توصيه هاي اجرايي به سرمايه گذاريهاي جمعي با اشكال مختلف منطبق بر اقليم از طريق مشاوره و توجيه و تهيه گزارشهاي مستند روزآمد ضروري است . لذا نياز به بازنگري و تغييرات جديد در ابعاد فوق مانند چگونگي زندگي كنوني شهروندان ، روستائيان و عشاير ، بررسي دقيق زيرساخت ها و پروژه هاي در دست اقدام ، توان اقتصادي و ميزان خط فقر ، مهاجرپذيري و مهاجرخيزي ، استعداد شناسي سياسي به روش هاي جديد و پيشرفته ( حزبي ، گروهي ، جبهه اي ) پذيرش نگرش هاي نو متناسب با رويكرد جوانان ، بررسي استعدادهاي فرهيختگان ، نخبگان ، گروههاي جمعي و هميار ( o. G . N ها ) كاملاً الزامي است .
78 – نهادهاي سياسي و مدني سازوكار تصميم گيري و تصميم سازي در خصوص استفاده از منابع و ظرفيتهاي موجود در جامعه را تعيين مي كنند به همين دليل در رشد و انحطاط جامعه موثرند مانند دو قوه مجريه و مقننه از طرفي رابطه اقتصاد و انتخابات سياسي يك رابطه دو طرفه است به اين خاطر اقتصاد ابزاري براي تحليل و پيش بيني پديده هاي متكثر انتخاباتي است براي نمونه حمايتهاي مالي از كانديداها شرايط را براي پيروزي و توسعه سياست ورزي مستقيماً تحت تأثير قرار مي دهد . سياست بعنوان يك پديده جذاب و داراي خاطرخواه از عوامل گوناگوني تأثيرپذير است اهداف در فرآيندهاي سياسي غالباً كسب قدرت بوده و محور اصلي فعاليتهاي اجتماعي است . از سويي احزاب و جبهه ها و تشكلها ( انجمن ها ، صنوف ، اقشار محدود ) همواره در رويكردهاي سياسي و انتقال قدرت سياسي دخيل هستند لذا هر شهروند يا هر روستايي و عشايري خواه ناخواه در روند دموكراتيك با انتخابات آزاد و رقابتي ، سالم همراه با فضاي باز سياسي قادر به فعاليت مناسب و تصميم گيري منطقي خواهد بود . آنچه باعث شور بيشتر در انتخابات خواهد شد حضور همه آراء و انديشه ها ، توسعه گسترده همگاني و دسترسي آزاد به اطلاعات عمومي ، اجرايي ، سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي و اقتصادي است بديهي است كه سياست ها و برنامه هاي احزاب و جبهه ها و تشكلها چنانچه مفيد و كاملاً تخصصي و پيشرفته باشند باعث جذب آراء بسوي انتخابات مي شود .
79 – در محيط هاي شهرستاني هر انتخاباتي همراه با تمايزهاي خاص گروهها و تشكلهاي غير رسمي در برابر احزاب و جبهه هاي رسمي قرار دارند كه همواره در موسم انتخابات مواجه با زايش تشكلهاي ناپايدار و خلق الساعه هستيم نتيجه مي گيريم بنياني ترين واحد سياسي حزب و يا يك تشكل غير رسمي هميار با نگرش همسو هستند البته وجود احزاب و تشكلهاي رسمي همواره تحليلهاي سياسي مناسب و تجربه شده اي را به جامعه ارائه مي دهند حزب ها به شكل كلاسيك آن داراي مانيفست ( مرام نامه ) و تشكيلات منسجم و از مجربين سياسي جامعه تشكيل يافته اند از سويي در نظامهاي غير حزبي تخريب رقيب و سر دادن شعارهاي جورواجور رؤيائي كاملاً به چشم مي خورد ليكن هر حزب براي حفظ موقعيت خود به دنبال محبوبيت است لذا همواره از شعارهاي غيرواقعي و رؤيايي پرهيز مي كند ما هنوز فعاليت هاي مستمر و نقش مناسب احزاب را در نظام ج . ا . ا – خيلي شفاف و توسعه يافته نيافتيم و بيشترين چالش ها و گرفتاريها و برخوردهاي حذفي نيروهاي سياسي كهنه كار از اين منظر لطمه ديده اند. بايد پذيرفت روبرو شدن با مزيت هاي كوتاه مدت يك روش خاص زندگي سياسي است و انديشيدن به اين موضوع كه پيرامون هر كسب و كاري بالاخره در مدتي معلوم نيازمند به يك گروه كاري ، يا يك جمع هيئت مؤسسه وابسته است امري محتوم شده و افراد تمهيداتي در اين خصوص فراهم مي نمايند لذا شاهد بوديم كه خيلي ها از كسب و كارهاي غير رقابتي بدون پشتوانه سياسي به سرعت خارج شده اند. پس شناخت دقيق از مزيت هاي متفاوت و حتي ناپايدار يا پايدار در اختيار مقامات سياسي يك پديده چندين ساله شده است .به اين مطلب مي رسيم كه چگونه جريانهايي كه داراي مزيت سياسي پايدار و ناپايدار ( نوظهور ) را با رايزني هاي سياسي هموار و مديريت كنيم همواره فعاليتهاي كارآفريني در پي كشف فرصت هاي جديد متأثر از مسائل و روشهاي سياسي انتخابي بوده است پس برون رفت از رقابت هاي مشخص موقتي استراتژيهاي قابل تغيير را ديكته مي كند به اين خاطر مواظب باشيم در قالب ( o. G . N ها ) و مؤسسه هاي چند منظوره براي ايجاد كسب و كار و اقتصاد فزاينده و امور عمراني فرآيندهاي متنوعي از جمله سياست ورزي و سياستمداري را پيگيري نمائيم .زيرا دوام هر شركت يا بنگاه اقتصادي خدماتي و توليدي بستگي به گروههاي هميار سرمايه گذار با پيشه هاي متنوع سياسي و اقتصادي است در صورت لزوم مزيت هاي نسبي را همراه با پيشرفت تكنولوژي نوسازي و تغيير رويكردها و استراتژيها مي بايست با هر دولت جديد همساز نمود. زيرا همواره براي كشف و خلاقيت كارها پيشفرضهاي برنامه اي منطبق با برنامه هاي دولت مركزي تنظيم گردد، در اين صورت ما هيچ نگراني حتي از مزيت هاي ناپايدار نخواهيم داشت .
80- مديريت محلي و منطقه اي در برنامه ريزيها بايد منعطف عمل كند هر شهر را يك پهنه بزرگ تعريف نمايند ( آمايش سرزمين ) مي توان طرحهاي ساختاري رهبردي را كه در آينده توسط متخصصين و هم شهريان بعنوان پروژه هاي جديد مبتني بر (غفلت در آمايش سرزمين ) ارائه ميگردد چنانچه قبلاً بررسي نشده باشد در حاشيه جغرافيايي شهري و دهستانها با دسترسي و پشتيباني كامل مالي و تخصصي ايجاد كرد . مثلاً نظر به اينكه استفاده از محصولات ارگانيك براي جلوگيري از شيوع بيماريها نظير سرطان ( توليد محصولات ارگانيك گلخانه اي به روش هيدرو فونيك ) در تمام دره هاي شهرستانهاي مسجدسليمان ، انديكا و لالي و ساير شهرستانهاي بختياري نشين با فراهم كردن ايستگاههاي پمپاژ آب از رودخانه كارون حوضچه هاي پرورش ماهي احداث و بسترسازي را به روش فني انجام گيرد ( البته بعضاً برخي از دره ها و ناهمواريهاي كوهپايه اي و كوهستاني بصورت طبيعي داراي ذخاير آبهاي فصلي و غير فصلي فراوان هستند ) در اين صورت حوضچه هاي پرورش ماهي همراه با توسعه فضاي سبز و كاشت درختان مستمر ( انواع باغات ميوه گرمسيري و نيمه گرمسيري ) حوزه هاي گردشگري نويني را ايجاد مي كند .كه در معرض بهره برداران و شهروندان همراه با توليد خود مصرفي و كم كردن فاصله توليد به مصرف قرار خواهند گرفت از طرفي براي انجام كارهاي بزرگ در مقياس منطقه اي و شهرستاني برنامه هاي متنوع و خاصي در ساير شهرهاي ايران و جهان انجام گرفته كه ميتوانيم الگوبرداري نمائيم بايد همت كنيم به سراغ متخصصين صاحب نظر برويم و از تك تك آنها تقاضاي كمك نمائيم تا براي خدمت به شهروندان و پيشرفت شهرها و بخشها و روستاها بهترين طرحهاي توليدي و پروژه هاي تخصصي را ارائه دهند. قابل تذكر است كه قبل از طرحها و پروژه هاي پرورش ماهي در دره ها مي بايست قبلاً با احداث پروژه هاي آبخيزداري كليه آبرفت ها ي منتهي به مصب رودخانه هاي فصلي سدبندي (بندهاي كماني با ارتفاع 2 الي 5 متر با استحكام بالا (با عرض پي 2 الي 3 متري ) خشكه چيني شود تا حوضچه ها از تخريب سيلابهاي فصلي مصون بمانند البته در حوزه هاي كوهپايه اي بالادستي طرحهاي آبزي پروري حتماً پروژه هاي آبخوان داري و ايجاد طرحهاي بيولوژيك (كاشت درختان مثمر و غيرمثمر الزامي است ) .
