باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان- سرمربی تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان مسایل مالی را عمده مشکل تیمش می‌داند و می‌گوید ما 15 فینال، پیش رو داریم. به گزارش سايت خبري باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان، بهروز مکوندی از شرایط تیمش و مشکلات پیش روی آن گفت. او نیم‌فصل دوم را نیم‌فصل سختی برای تیمش دانست و حفظ این تیم در لیگ برتر را منوط به حمایت مسوولان و رفع مشکلات مالی دانست.
سال گذشته تيم نفت مسجدسليمان با هدايت شما از ليگ يك به ليگ برتر صعود كرد ولي در ادامه و برای حضور در لیگ برتر، تیم به آقاي باقري نيا سپرده شد و البته بسیار هم اصرار شد كه شما به عنوان مربی در کادر فنی تیم حضور داشته باشید اما نپذيرفتيد؟
بعد از پايان مسابقات ليگ دسته يك با توجه به اين كه تيم به ليگ برتر صعود كرده بود، جلساتي در باشگاه برگزار شد و از من هم به عنوان يكي از كانديداي سرمربيگري دعوت شد و نقطه نظراتی را نیز از من گرفتند. قبل از اين جلسات طي صحبت‌هايي كه با برخي مسوولان داشتم خودم به اين احساس دست پيدا كرده بودم كه مسوولان شايد خيلي راغب نيستند که من سرمربی تیم باشم و شايد حق قانوني مسوولان باشگاه هم بود كه در خصوص آينده باشگاه‌شان تصميم‌گيري كنند. به هر حال اين احساس به من دست داد كه واقعا راغب نيستند كه من به عنوان نفر اول در باشگاه باشم و برخي مسوولان مي‌گفتند كه شما تجربه ليگ برتر را نداري و يا تجربه مربيگري‌ات زياد نيست و مي خواستند از فردي با تجربه بيشتر و توان فني بالاتر استفاده كنند و با توجه به احساسي كه داشتم در جلسه اي كه در تهران برگزار شد خدمت تمام مسوولان گفتم كه فوتبال براي من جا افتاده است و سال ها فوتبال بازي و مربيگري كرده ام و هيچ اصراري ندارم كه با توجه به اين كه من در ليگ يك با تيم بودم و تيم به ليگ برتر صعود كرده، بازهم من سرمربی باشم و خيلي راحت مانند مربيان ديگر به من بگوييد كه شما تا این لحظه با تيم كار كردي ولی از اين به بعد براي آينده برنامه ريزي كرده ايم تا فرد ديگري سرمربي تيم باشد و من هم خيلي راحت از اين در بيرون مي روم و ممنون شما هم هستم كه تا امروز به من فرصت داديد كه در كنار شما باشم.
در نهايت باشگاه با چند مربي براي هدايت تيم صحبت كرد و آن ها را به مسجدسليمان آوردند و امكانات شهرستان را ديدند و در نهايت به اين نتيجه رسيدند تا فرد ديگري سرمربي تيم شود و از من به عنوان كمك او استفاده شود كه من هم در همان جلسه تهران كه چنين موضوعي مطرح شد، گفتم كه اصلا قانون فوتبال اين است كه سرمربي انتخاب شود و بعد او از من چنين چيزي را بخواهد و بعد من با او صحبت كنم كه آيا مي توانم با شما همكاري كنم يا خير. به هر حال آقایان تقوي و باقري‌نيا كه از گزينه هاي هدايت تیم بودند نسبت به من لطف داشتند و چنين پيشنهادي را به من دادند ولي با توجه به اين كه من يك سال با تيم بودم و در بخش مربيگري يك قدم به جلو آمده بودم، دوست نداشتم آن قدم را به عقب برگردانم و به عنوان دستيار كار كنم و اين پیشنهاد را نپذيرفتم و براي آقايان تقوي و باقري نيا آرزوي موفقيت كردم و گفتم اگر كاری از دستم برآيد انجام مي دهم ولي نمي توانم به عنوان دستيار كار كنم و همين جا هم از آن ها تشكر مي كنم و گله اي هم ندارم و افسوس نمي خورم، چرا كه حق قانوني باشگاه بود و از اين حق استفاده كردند و انتخاب ديگري داشتند.
به هر حال تيم نفت با هدايت باقري‌نيا وارد ليگ برتر كشور شد ولي متاسفانه تیم آن طور كه بايد بسته نشد و آقای باقري نيا نيز هميشه تاكيد داشتند كه به دلیل قرار داشتن در مضيقه مالی نتوانستند بازيكنان شاخصی جذب كننيد.
عمده مشكل نفت اين بود كه از روز اول اين ذهنيت را نداشتند كه تيم‌شان به ليگ برتر مي آيد و اصلا برنامه ريزي اي براي اين ليگ نكرده بودند. ما شايد در يك عمل انجام شده قرار گرفته بوديم و به ليگ برتر آمديم و بعد مي خواستيم براي آن برنامه ريزي كنيم. در جلسه اي كه در تهران داشتيم به آقايان گفتم كه اگر بعد از پايان مسابقات ليگ يك هم كارمان را شروع مي كرديم بازهم از مابقي تيم هاي ليگ برتر عقب بوديم؛ چرا كه به جز تيم هاي پدیده و پيكان كه به ليگ برتر صعود كرده بودند، ساير تيم ها تجربه حضور در ليگ برتر را داشتند. متاسفانه كارمان را دير آغاز كرديم و به دلیل اين كه از قبل هم برنامه ريزي نكرده بوديم و نمي دانستيم كه تيمي که به ليگ برتر صعود مي كند بايد به سمت حرفه اي شدن برود و از يك باشگاه دولتي بايد به يك موسسه فرهنگي و باشگاه خصوصي تبديل شود، با مشکل مواجه شدیم و واقعيت امر اين است كه آقاي باقري‌نيا تيمي را تحويل گرفت كه به يك موسسه فرهنگي تبديل شده بود كه امكانات شركتي يا دولتي را از آن قطع مي كردند و مي خواستند امكانات خصوصي را به آن ها بدهند كه در شروع كار براي گرفتن بازيكن و ساير موارد نياز به پول بود كه به دست آوردن و رساندن پول و مسايل مالي باشگاه، حاكي از مشكلات بسيار بود و من هم به عنوان يك مسجدسليماني از او تشكر مي كنم چرا كه او در سخت‌ترين زمان ممكن اين مسووليت را پذيرفت كه اين جاي تشكر دارد. او زحمت كشيد ولي متاسفانه همه به نتيجه نگاه مي كنند و مي گويند تيم در 10 بازي پنج امتياز گرفت ولي شايد اين مسايل ديده نشود كه باشگاه چه مشكلاتي داشته است. درست است كه تيم در پنج بازي اخير كمي بهتر شده است و كمي نتايج بهتري كسب كرده ايم ولي اين موضوع از زحمات باقري‌نيا به عنوان پيشكسوت ورزشي خوزستان و استاد من، كم نمي كند. فكر مي كنم بايد مسوولان در تغييرات خيلي تلاش شان را بيشتر كنند و سعي كنند در حل مسايل جانبي و حاشيه اي و مالي، سرعت عمل بيشتري به خرج دهند. ما اكنون در شرايط بسيار سختي هستيم و شايد خيلي ها بگويند كه تيم شرايط خودش را پيدا كرده است كه من مي گويم خير، حركت رو به رشد تيم سريع تر شده است ولی اين كافي نيست و نمي توان تيم را حتي در ليگ برتر حفظ كرد.
ما در 15 بازي، 13 امتياز به دست آورده ايم، یعنی در هر بازی زير يك امتياز به دست آورده‌ايم و اگر مي خواهيم در ليگ برتر بمانیم بايد در نيم فصل دوم به نزديك يك و نيم امتياز برسيم تا امتيازات از دست رفته را جبران كنيم كه اين هم نياز به تقويت تيم دارد و بايد مسوولان تلاش كنند. ما براي جذب بازيكن نياز به رفع مشكلات مالي باشگاه داريم و بايد براي گرفتن اسپانسر سرعت عمل داشته باشیم. من مي دانم آقاي رضاييان خيلي تلاش مي كند ولي هيات مديره باشگاه هم بايد بيشتر همكاري و تلاش كند تا زحماتشان مثمرثمر باشد و بتوانيم اسپانسر داشته باشيم. چند اسپانسر براي باشگاه آمده است ولي قطعي نشده اند. ما در شرايطي خيلي سخت و حياتي هستيم و مي خواهيم بازيكن جذب كنيم ولي مسايل مالي، مشكل عمده است و اين هم جدا از موضوع مالي بازيكنان كه مربوط به پرداخت قسط دوم آن ها در نيم فصل است، می باشد. ضمن اين كه باشگاه هم امكاناتي مي خواهد و خود من هم براي تمرين نياز به ابزارهايي دارم. البته رضاييان خيلي تلاش مي كند و با دست خالي توانسته است به حركت رو به پيشرفت باشگاه كمك كند ولي مسوولان رده بالا بايد بيشتر هواي او را داشته باشند و از برنامه هايي كه او براي آينده باشگاه در نظر گرفته است، بيشتر حمايت كنند تا بتوانیم در كارمان قدم هاي بلندتری برداريم.
در ادامه و پس از استعفاي آقای باقري‌نيا، شما در هفته يازدهم سرمربي تيم نفت مسجدسليمان شديد و شعار شما از همان ابتدا اين بود كه باید ذهنيت پيروزي به تيم القا شود، فکر می کنید چقدر در این زمینه موفق بوده اید؟
وقتي كه من تيم را تحویل گرفتم، از 10 بازيای كه انجام داده بود، به پنج امتياز رسيده بود و در حال حاضر هم از پنج ديداري كه برگزار كرده ايم به هشت امتياز دست پيدا كرده ايم كه نشان مي دهد قدمي رو به جلو برداشته ايم ولي اين قدم كامل نيست و قدم‌مان خيلي بلند برداشته نشده است. البته تيم مان پيشرفت‌هايی داشته است و اين كه در ديدار مقابل ملوان 10 نفره توانستيم در دقايق پاياني مسابقه به پيروزي برسیم، نشان مي دهد كه تيم و بازيكنان مان به اين باور رسيده اند كه در كنار بازي خوبي كه ارايه مي دهند، می توانند به پيروزي هم برسند. البته به نظر خودم هنوز نياز به كار بيشتري داريم و هيچ چيز صد درصد نيست و هنوز هم تيم پانزدهم جدول است و در منطقه خطر قرار داريم. به هر حال قدم هايي برداشته ايم و از نظر ذهني كمي تيم مان تقويت شده است و به اين باور كه مي توانيم كارهاي بزرگ انجام دهيم، نزديك شده ايم ولي اعتقاد من اين است تا كاملا از منطقه خطر دور نشويم نمي توانيم بگوييم كه كاري انجام داده ايم. ما در واقع 15 فينال پيش رو داريم و وقتي مي توانيم بگوييم ذهنيت رسيدن به برد به بار نشسته است كه تيم مان از فاز اول كارمان كه منطقه خطر است، عبور كرده باشد و در فاز دوم بتواند مقامي بهتر از سيزدهمي كه ماندن در ليگ است، به دست آورد.
نیم فصل اول لیگ چهاردهم را چطور دیدید؟
فكر كنم تغيير عمده اي كه ليگ امسال مان نسبت به سال قبل داشت اين بود كه فدراسيون به باشگاه ها اجبار كرد كه از يكسري بازيكنان جوان با تعداد بيشتر در ليست‌شان استفاده كنند و من فكر مي كنم كار بدي نيست كه بتوانيم از نيروهاي جوان استفاده كنيم ولي اعتقادم اين است كه هيچ كاري دستوري اي نمي تواند مثمرثمر باشد و بايد به اين باور برسيم كه مي توانيم از نيروهاي جوان در صورتي كه قابليت دارند، استفاده كنيم البته اين نيروهاي جوان بايد آموزش داده شوند و مسابقات را پله پله طي كنند تا بتوانند به ليگ برتر برسند. اين كه يكسري از بازيكنان را صرفا به دليل اين كه ليست‌مان خالي است و به اجبار به ليست مان اضافه كنيم و در مسابقات با توجه به اين كه بازيكن آماده تري نداريم، استفاده كنيم، كمك به فوتبال‌مان نيست. ما مدرسه فوتبال و مسابقات رده‌هاي سني پايه خوبي در كشورمان نداريم و اهميتي که به اين رقابت ها داده مي شود در حد مطلوب نيست و بعد مي خواهيم يك مرتبه بازيكنان جوان آن را به ليگ برتر اضافه كنيم. البته با اين كار اجازه بازی را از يكسري بازيكنان مي گيريم و به واسطه سن شان اجازه ورزش كردن را از آن‌ها مي گيريم. امروز شايد خيلي از بازيكنان توانايي بازي كردن در ليگ برتر را داشته باشند ولي به واسطه اين كه ليست باشگاه ها جا ندارد مجبور به ترك فوتبال هستند و من فكر مي كنم كار دستوري هيچ ثمره خوبي نداشته باشد.
امسال ليگ مان پر گل تر شده است، آيا اين نشان دهنده بالا رفتن كيفيت ليگ است؟
اگر كيفيت ليگ را به گل هاي زده نگاه كنيم بله، امسال گل‌هاي بيشتري زده شده است ولي كيفيت تنها گل زده نيست و دفاع مقابل هجوم حريف هم در كيفيت تاثير دارد و بايد به اين بخش هم نگاه داشته باشيم و اين كه تيم هايي كه هم گل زياد مي زنند و هم گل بسيار دريافت می کنند نشان دهنده مشكل عمده در بخش فني است كه با توجه به بازی ای که تيم ملي در جام جهاني انجام داد و دفاعي كار كرد و چشم به ضد حملات داشت، من فكر مي كنم مربيان بايد در اين بخش بيشتر كار كنند. البته آقاي كي روش با توجه به توان بازيكنانش و تيم هايي كه مقابل آن ها بازي داشت، از اين سيستم استفاده كرد و ما نمي توانستیم مقابل آرژانتين با سيستم باز، مسابقه دهيم و اگر اين كار را مي كرديم من فکر مي كنم گل هاي بسياري دريافت مي كرديم، پس مجبور بوديم از سيستمي استفاده كنيم كه در مقابل بازيكنان تكنيكي حریف، فضا را از آن ها بگيريم و انتخاب اين سيستم براساس هوش و درايت مربي بود كه توانست با توجه به توانايي بازيكنان‌مان و شناخت صحيحي كه از تيم مقابل داشت، از آن سيستم استفاده كند و در كل درست است كه گل هاي زيادي دريافت نكرديم ولي ما در اين جام از نظر فني، يك امتياز كسب كرديم و شايد تنها پيشرفتي كه داشتيم اين بود كه از نظر دفاعي خيلي قوي بوديم و گل‌هاي كمي دریافت کردیم ولي همين تيم نتوانست در مقابل تيم هاي خوب، فوتبال خوب و رو به جلويي داشته باشد و اين كه سه گل از تيم بوسني خورديم به واسطه اين بود كه مقابل اين تيم كمي بازتر بازي كرديم. درکل فكر مي كنم بايد به تمام جنبه هاي فوتبال توجه كرد و همان قدر كه به دفاع فكر مي كنيم بايد به حمله هم فكر كنيم.
به نظر می رسد تب فوتبال در مسجدسلیمان بسیار بالا است، از جو فوتبال در این شهرستان بگویید؟
علاقه مردم مسجدسليمان به فوتبال بسيار است و يكسري از افراد كه پير هستند و اصلا هم به ورزشگاه نمي‌آيند، نگاه‌شان به فوتبال اين نیست كه تيم‌شان برد و باخت آورد و فكر مي كنم خيلي از مردم مسجدسليمان احساس كردند كه كمي حق از دست داده‌شان را مي توانند از طريق فوتبال پس بگيرند و فوتبال مي تواند زبان و فريادشان باشد تا كمي امكانات از دست رفته‌شان را برگردانند و شايد به هر حال همين كه پس از سال ها نشستند فكر كردند كه فرودگاه مسجدسليمان كه شايد اولين فرودگاه كشور است، دوباره راه اندازي شود، اين از كمك هاي فوتبال بود و نگاه خيلي مردم اين است كه اين فوتبال مي تواند خيلي از چيزها را به آن ها برگرداند. در كنار اين موضوع يكسري جوان هستند كه با توجه به اين كه بيكاري در مسجدسليمان بي‌داد مي كند، فوتبال باعث مي شود كه به عنوان تماشاگر به زمين فوتبال بيايند و انرژي‌شان را تخليه كنند و چقدر خوب بود كه به اين ها كمي مثبت فكر كنيم تا جواناني كه به ورزشگاه مي آيند تا انرژي‌شان را تخليه كنند، حتي اگر خداي نكرده، اشتباها حركتي انجام دادند، به اين صورت نباشد كه به خاطر حركت اشتباه چند نفر، حق تماشاي بازي را از مردم آن شهر بگریم و باید یک فكر ديگري به حال اين موضوع كرد. بايد بيشتر روي اين موضوع فكر كنيم و اين كه اين جوانان به ورزشگاه مي آيند كمك بزرگي به اجتماع‌مان است و به اين فكر كنيم كه اگر در آن ساعت اين جوانان به ورزشگاه نیايند چه كار مي كنند و بايد مسوولان سياسي ـ امنيتي و اقتصادي به اين موضوع توجه كنند. حتي برد و باخت تيم‌ها مي تواند روي زنداني‌ها هم تاثیر بگذارد و آن‌ها در آن ساعت كه بازي را نگاه مي‌كنند، دچار تغيير مثبت مي شوند. آدم هايي كه در زندان هستند و با ديد بد به آن‌ها نگاه مي كنيم، با مسابقات دچار تغيير مثبت مي شوند پس می توانیم به افرادي كه بيرون زندان و مثبت هم هستند، با فوتبال كمك بیشتری برای بهتر شدن زندگي‌شان کنیم. بنابراین انتظارم از مسوولان اين است كه بيشتر به فكر اين موضوع باشند و كاري كنند كه فردا پشيمان نشويم كه چرا اين پتانسيل را داشتيم و مي توانستيم به پيشرفت جامعه، در مثبت شدن يك عده جوان كمك كنيم اما نتوانستیم و غصه بخوريم كه چرا اين كار را نكرديم. اميدوارم همه كمبودهايي كه در مسجدسليمان است را به واسطه فوتبال برطرف كنيم.
علی رغم این که پیش از آغاز لیگ، باشگاه نفت مسجدسلیمان یکسری امکانات و زیرساخت ها را برای میزبانی از تیم های لیگ برتری فراهم کرد اما برخي از تیم ها از امكانات گله داشتند، شما فکر می کنید امکانات موجود مناسب میزبانی لیگ برتر است؟
واقعيت اين است كه امكانات شهري مان كم است و نمي شود از اين واقعيت فرار كرد. من سال گذشته يك پيشنهاد به مسوولان نفتي دادم كه با توجه به اين كه شركت نفت در ابتداي شهرستان يكسري آپارتمان‌هاي مسكوني آماده كرده است و با توجه به مشكلي كه در شهرمان داريم و ممکن است ساختن هتل يكي دو سال طول بكشد، دو بلوك آپارتماني را تجيهز كنيم و به صورت هتل – آپارتمان درآوريم تا زماني كه تيم‌ها به اين جا مي آيند در اختيار آن ها قرار دهيم و به نظرم اين كار سختي نيست تا اگر در ادامه شهرمان رونق بيشتري پيدا كرد، ساختن يك هتل امكان پذير باشد. به هر حال متاسفانه يا پيشنهاد خوبي نبود يا این که انجام آن سخت بود كه به آن توجه نشد.
نيم فصل اول را به هر سختي که بود به پايان رسانديد، برنامه شما براي نيم فصل دوم و جبران امتيازات از دست رفته چيست؟
ابتدا بحث تقويت تيم مطرح است كه در اين راستا با يك دروازه بان بلغارستاني صحبت كرديم و چند جلسه با ما تمرين كرد كه او را خواستيم. به هر حال اعتقاد من اين است كه از روي فيلم نمي توان بازيكن انتخاب كرد و حتي برخي مديربرنامه ها به من گفتند كه شما سخت مي گيري و بازيكن ما نمي تواند در تست شركت كند و من هم گفتم باشگاه ما آن قدر توان مالي ندارد كه بگوييم اشتباه كرديم که فلان بازيكن را جذب كرديم و مشكلي نيست كه 100 هزار دلار ضرر كرديم، به هر حال من حاضر نیستم نديده و از روي يك فيلم كه گلچيني از حركات خوب آن بازيكن است، کسی را انتخاب كنم و بعد پي ببريم كه مصدوم یا بيمار است و آماده نيست. همچنین یک مدافع آرژانتيني به اين جا آمده است تا با شركت در تمرينات مان، او را تست كنيم و سپس در خصوص او نظر مي دهيم و اگر به درد ما خورد او را جذب مي كنيم. در مورد جذب بازيكن ايراني هم بايد بگويم كه دوست نداريم غيرحرفه اي و آن گونه که در مملكت ما رايج است و به صورت مستقيم با بازيكن وارد مذاكره می شوند، اقدام کنیم و اگر بازيكني را بخواهيم به صورت كتبي به باشگاه او نامه مي دهيم. اكنون هم با توجه به اين كه ارتباط مان با باشگاه نفت تهران خوب است و آقای قنبرزاده، مديرعامل آن هميشه خود من و باشگاه‌مان را مورد لطف قرار داده است، نامه داده ايم كه اگر در ليست مازادشان بازيكنی در پست‌هايي كه ما می خواهیم، هست به ما بدهند. يكي دو بازيكن ديگر هم مدنظرمان است كه با توجه به اين كه اين هفته بازي داريم، به باشگاه هاي آن ها هم نامه مي دهيم ولي همه چيز به مسايل مالي باشگاه بر مي گردد و ان شاالله قرار شده است كه هيات مديره اين هفته به تهران برود و مساله اسپانسر را صد درصد كند كه اميدوارم اين كار هر چه سريع‌تر انجام شود، چرا كه زمان محدود است و نبايد وقت را از دست بدهيم و بايد حتما براي تقويت تيم‌مان نفراتي را اضافه كنيم. اكنون دو بازيكن دارم كه عمل كرده اند و تا دو بازي آينده هم آن ها را ندارم و در يكسري پست ها نيز اصلا بازيكن كم داريم كه فكر مي كنم اگر بتوانيم چهار پنج بازيكن جذب كنيم خيلي از مشكلات مان حل مي شود.
با توجه به این شرایط ليست مازاد هم داريد؟
ما در نيم فصل اول از ليست 18 نفره‌مان فقط 15 بازيكن بزرگسال داشتيم كه يك بازيكن بزرگسال و يك بازيكن زير 23 سال مان با مشكل كارت پايان خدمت مواجه شدند و دو بازيكن هم رضايت نامه گرفتند و رفتند و چهار جاي خالي داريم. سليمانفلاح هم كه از ما جدا شد كه با اين وجود و اگر قرارداد دروازه‌بان بلغاري‌مان هم امضا شود، چهار جاي خالي داريم. سليمانفلاح از سه چهار هفته پيش از بازي آخرمان به ما گفته بود كه با توجه به اين كه مشكل خانوادگي دارد و پدرش بيمار است قصد جدايي دارد و من هم نمي توانم به زور كسي را نگه دارم و اعتقادم اين نيست كه بازيكني كه قرارداد دارد بايد بماند، چرا كه اگر آن بازیکنی که می خواهد برود، بماند خوب تمرين و بازي نمي كند و نتيجه عكس مي دهد. به هر حال با او صحبت كردم كه تا نيم فصل بماند و پس از آن هم خودم با باشگاه صحبت مي كنم كه اگر مي تواند رضايت نامه شما را بدهد. پايان ديدار با ملوان هم با او صحبت كردم كه اگر نظرت تغيير كرده و می توانی در تيم بماني، ما هم دوست داريم كه در جمع مان باشي و اگر هم خير، برای 15 بازي اي كه در تيم‌مان بودي و به تيم و شهرمان كمك كردي از شما تشكر مي كنم و اميدوارم هر كجا كه هستي موفق باشي و همين الان هم براي او آرزوي موفقيت دارم و اميدوارم در باشگاه جديدش موفق باشد كه اين موضوع مايه افتخار ما هم است.
رضا کرملاچعب، جوانترین بازیکن لیگ برتر هم که در تیم شما بازی می کند.
امسال نگاه من در جام حذفی این بود که بیشتر جوانان تیمم را بازی دهم و می دانستیم که با توجه به شرایطی که داریم قهرمان جام حذفی هم نمی شویم و باید واقع بینانه رفتار کنیم. اصلا اگر هم قهرمان می شدیم، می خواستیم به کجا برویم؟ و واقعیت امر این است که من روی جام حذفی برنامه ریزی نکرده بودم که قهرمان شویم چرا که از نظر فنی در توان تیمم نبود و می دانستیم که اگر هم قهرمان شویم به درد تیمم نمی خورد، چرا اگر قهرمان می شدیم و سهمیه به دست می آوردیم و بعد تیم مان در لیگ برتر می افتاد، فایده ای نداشت پس باید تمام تمرکزمان را روی لیگ برتر می‌گذاشتیم، بنابراین جام حذفی را برای بازی دادن به بازیکنان جوان مان گذاشتیم تا با جو فوتبال آشنا شوند و تفکرشان هم تغییر کند.
از ابتداي فصل مرتبا لیست اسامی بازیکنانی که مشکل كارت پايان خدمت دارند اعلام می شود و چندین باشگاه از جمله نفت مسجدسلیمان هم درگیر این موضوع شده اند، نظر شما در اين خصوص چیست؟
بله، عباس عسكري و ميلاد شيخ‌سليمان هم از تيم ما كارت پايان خدمت شان باطل شد و گفته شده است که تمام بازيكناني كه دچار اين مشكل هستند، نمي توانند تا پایان ليگ بازي كنند. به هر حال تخلفي صورت گرفته است و غير قانوني باندي بوده است كه كارت پايان خدمت صادر مي كرده و در واقع گروهي بوده است و من نمي دانم که آیا با آن گروه هم برخورد مي شود يا خير و فكر نكنم آن گروه كه اين تخلف بزرگ را انجام داده، اين كار را فقط براي فوتباليست‌ها انجام داده باشد و براي خيلي هاي ديگر هم انجام داده كه شايد پيدا نباشد و من اميدوارم كه در ابتدا با گروه متخلف برخورد شود و بعد هم اگر يك كار غيرقانوني صورت گرفته است، با همه برخورد شود و فقط اين موضوع شامل حال فوتباليست‌ها نشود. به هر حال اين اتفاق افتاد و به نظرم مسوولان فدراسيون فوتبال جدا از قانون، موضوع ورزشي را كارشناسي كنند و ببينند چه علتي داشته است كه فوتباليست‌ها يا يكسري از باشگاه‌ها بيشتر ضرر كرده اند. يك جاهايي مي بينيم قانوني كه در فوتبال گذاشته ايم باعث شده است كه باشگاه ها تخلف كنند. اين كه مي گوييم بازيكن سرباز فقط مي تواند در يك تيم نظامي بازي كند در حالي يكسري از تيم ها اصلا نظامي نيستند و صنعتي ـ نظامي هستند، خوب نيست و باشگاهي هم داريم كه واقعا نظامي است و توسط بخش خصوصي اداره مي شود. پس اگر قانون مي گذاريم بايد آن تيم كاملا نظامي باشد. در ضمن مگر ما چند تيم نظامي داريم و مگر اين تيم ها چند بازيكن سرباز را مي توانند جذب كنند؟ پس ساير بازيكنان سرباز كه اين تيم ها نمي توانند آن ها را جذب كنند بايد چه كار كنند و آيا اين استعدادي كه دارند بايد هدر برود؟ چه اشكالي دارد تبصره‌اي بگذاريم و ستاد نيروهاي مسلح اين مجوز را داشته باشد كه هر بازيكني كه تيم هاي نظامي به آن نياز نداشته باشند براساس قانون و با شرايطي خاص، به تيم هاي غيرنظامي واگذار شود تا هم استعداد ورزشكار هدر نرود، هم تيم هاي نظامي به بازيكنان خود برسند و هم اين كه ديگر كسي تخلف نکند و كارت پايان خدمت جعلي نگیرد. آيا قانوني كه گذاشته ايم باعث نمي شود كه باشگاهي مانند فولاد آكادمي اش را تعطيل كند؟ چرا باشگاهي مانند فولاد كه اين همه بازيكن ساخته است و امسال كه سال بهره‌برداري‌اش است و مي تواند از اين جوانان استفاده كند، همه آن ها را به واسطه كارت پايان خدمت شان از دست مي دهد، در حالي كه باشگاه ديگري می تواند از آن استفاده كند؟ در چنين حالتي باشگاه فولاد مي گويد چرا من بازيكن بسازم و جاي ديگر از آن استفاده كند؛ پس فولاد را از آكادمي داشتن پشيمان مي كنيم و با توجه به شرايط به وجود آمده، حتی ساير باشگاه‌ها نيز از داشتن آكادمي موثر پشيمان می شوند و شايد با توجه به اين كه مجبور هستيم كه آكادمي داشته باشيم فقط یک تيمي را جمع كنيم که نشان دهیم آکادمی داریم اما در واقع آکادمی موثری نداریم، پس در نهايت ضرر اين موضوع نه تنها متوجه ورزش بلكه متوجه كل جامعه است و اميدوارم مسوولان، قانون را در اين زمينه به صورتي بنويسند كه كارشناسي شده باشد.
درکل اعتقادم اين است كه مساله اي كه امروز در خصوص كارت پايان خدمت برخي بازيكنان به وجود آمد، همان موضوع دستوري بودن اين مساله است که باعث شد خيلي ها تخلف كنند تا سربازي نروند و اگر روي قانوني كه در اين زمينه گذاشته بوديم هم فكر مي كرديم، كار به درستي پيش مي رفت. به هر حال با توجه به اين كه دستوري گفتيم كه بازيكنان جاي خاصي مي توانند فوتبال بازي كنند، اين جاي خاص نمي تواند تمام جوانان ما را ساپورت كند، چرا كه آن باشگاه ها در نهايت 30 تا 50 بازيكن را حمايت می‌كنند و به هر حال عده اي بيرون مي مانند و آن عده مجبور هستند ورزش را كنار بگذارند و دو سال به سربازي بروند و به نظرم در نهايت هيچ كار دستوري ثمره خوبي ندارد.
در هر صورت این اتفاق رخ داده و تخلفی صورت گرفته است، شما تا چه اندازه موافق برخورد جدی با بازيكنان خاطي هستيد؟
يك طرف این قضیه تخلف است كه قانون آن را مشخص مي‌كند ولي من مي گويم چه چيزي باعث شد كه اين تخلف به وجود آيد و آيا همان قانون باعث نشد كه يكسري از افراد دست به تخلف بزنند و آيا قانوني كه وضع شده، درست بوده است و اگر درست بوده چرا اين تخلف اين قدر وسعت داشته است؟ پس یک جاي كار مشكل دارد و به نظرم اين كه اين ورزشكار را از ورزش محروم كنيم كار زيادي انجام نداده‌ايم و مي‌توان به واسطه تخلفي كه كرده‌اند، جريمه‌اي براي آن‌ها در نظر بگيريم ولي این جريمه نباید طرد كردن و محروم كردن آن‌ها از ورزش باشد. من مي گويم هر كسي در هر زمينه اي كه تخلف كرده است بايد در قبال تخلفش جريمه شود ولي جريمه نبايد به صورتي اتخاذ شود كه يك نفر را طرد كنيم و ضرر آن از منفعتش بيشتر باشد و اين‌که بخواهيم ورزش را از يك عده به خاطر تخلفي كه انجام داده اند، بگيريم و استعدادشان را نابود كنيم، كار خوبي نيست. اين ها سرمايه‌هاي مملكت هستند و به نظرم باید به صورتي آن‌ها را جريمه كنيم كه اين سرمايه ها از بين نروند و تصميمی اتخاذ كنيم كه به سود مملكت باشد. ما دو بازیکن سرباز داشتیم و به مشکل برخوردیم و فولاد که هفت هشت بازیکن خود را یک مرتبه از دست داده است و می خواهد در آسیا هم بازی کند، ضرر بیشتری می‌کند. به نظر من با این شرایط یکسری از بازیکنان که بیرون مانده بودند، اکنون قیمت شان بالاتر می رود، چرا که با به وجود آمدن این شرایط تیم های بسیاری هستند که به بازیکن نیاز دارند و در واقع این موضوع به سود یک عده واسطه هم شده است و قیمت ها را بالا می برند و ای کاش به صورتی شود که واسطه ها حذف شوند. یکسری بازیکن هم هستند که جایی هم بازی نکرده اند و وقتی می خواهیم با آن ها صحبت کنیم می گوید من مدیر برنامه دارم و مدیربرنامه‌ای هم که قانون را نشناسد و بازاری برخورد کند که مدیر برنامه نیست و این چیزی است که در این جا بد جا افتاده است و امیدوارم به جایی برگردیم که هیچ کسی مدیر برنامه نداشته باشد. ما هنوز حرفه ای نیستیم چرا که حرفه ای رفتار نمی کنیم.
تفاوت بازیکنان فعلی با بازیکنان گذشته را در چه می‌بینید؟
امروزه بازیکن دو پزشک و یک مدیربرنامه دارد و اگر در بازی کوچکترین برخوردی با بازیکن دیگری داشته باشد، 60 ملق می‌خورد، البته در گذشته هم بود ولی تعداد چنین بازیکنانی انگشت‌شمار بود. اکنون بازیکنان خاصی هستند که اگر دچار مصدومیت شوند، حاضرند برای تیم‌شان بازی کنند. من در دوران فوتبالی ام در بازی ای فکم شکست و استخوان لثه من از فکم بیرون زد و برای عمل به تهران رفتم که در این عمل دندان های فک بالا و پایین من را به هم دوختند و من در 20 روز اول فقط شیر و آب میوه خوردم و در این شرایط برای تیمم در سه دیدار لیگ بازی کردم و به نظرم باید تفکرات تغییر کند. البته شاید هم بازیکنان حق داشته باشند، چرا که در ایران بازیکنی بیمه نیست و اگر بازیکنی بداند که اگر اتفاقی برایش افتاد، حمایت می‌شود و بیمه است، شاید تلاشش را بیشتر کند.
فکر می‌کنید نفت مسجدسلیمان در لیگ برتر بماند؟
نیم‌فصل دوم خیلی سخت تر از نیم فصل اول است و تیم‌ها نقاط ضعف و قوت خود را می شناسند و البته تیم هایی که پول دارند نیرو جذب می کنند و تیم شان را تقویت می کنند و تمام سعی و تلاش‌شان این است که جبران کنند ولی ما همین الان از نظر فنی، امتیازی و نیرو عقب هستیم. ما می خواهیم بازیکن جذب کنیم ولی از نظر مالی مشکل داریم که امیدوارم طی این هفته موضوع اسپانسرمان برطرف شود تا رضاییان بتواند باتوجه به آن چه از نظر مالی در دست دارد، با بازیکنان موردنظر ما وارد مذاکره شود. خیلی از بازیکنان به خاطر امکانات شهری ما و همچنین ترس از این که اگر تیم نفت افتاد، به من به چشم بازیکنی نگاه می کنند که تیمم سقوط کرده است و ممکن است سال آینده تیمی من را نخواهد، برای آمدن به تیم ما رغبتی ندارند، مگر این که بازیکنی در آخرین روزهای نقل و انتقالات بدون تیم مانده باشد و با خود بگوید اگر نفت به من پیشنهاد داد به این تیم می روم و این شرایط، کار ما را سخت می کند. همین الان ما در پست هایی با کمبود بازیکن مواجه هستیم و خیلی از بازیکنان من از نظر فنی در پست هایی بازی می‌کنند که شاید به دلیل جابه‌جایی پست، توانایی آن ها را پایین آورده باشم ولی مجبورم که چنین کاری را بکنم، چرا که با مشکل کمبود بازیکن مواجه هستم. خیلی از بازیکنانم در پست غیر تخصصی شان بازی و بیش از توان شان تلاش می کنند که از آن ها تشکر می کنم و امیدوارم که بتوانیم در لیگ بمانیم که اگر به این صورت شود، می توانیم برای سال آینده برنامه ریزی بهتری انجام دهیم، چرا که سابقه حضور در لیگ را پیدا می کنیم و می دانیم که چه مشکلاتی داشته ایم. ما طفلی هستیم که مراحل رشد را باید پله پله طی کند، البته می توان به کارمان هم سرعت داد ولی لازمه اش این است که کار بسیاری صورت بگیرد و برای آینده مان باید آکادمی راه اندازی کنیم تا بتوانیم از سرمایه های خودمان استفاده کنیم. به هر حال مشکلات بسیاری داریم و نیاز است که مسوولان بیشتر تلاش کنند تا برطرف شدن مشکلات مان، سرعت بیشتری پیدا کند. در نهایت هم امیدوارم که در لیگ بمانیم، چرا که شهرمان به این اتفاق نیاز دارد و ماندن مان به برطرف شدن یکسری از کمبودهای شهرمان هم کمک می کند.
در مورد شرایط تیم‌ملی هم صحبت کنید، فکر می کنید تیم‌ملی در مسابقات آسیایی چه عملکردی داشته باشد؟
به نظرم وقتی برنامه ریزی کردیم و به جام جهانی رفتیم و خیلی ها هم از عملکرد تیم ملی رضایت داشتند، حالا باید برای جام جهانی بعدی برنامه ریزی کنیم و یکسری از بازیکنان را که به جام جهانی بعدی نمی رسند با احترام کنار بگذاریم و از یکسری بازیکنان جوان استفاده کنیم. به هر حال باید این جا به جایی ها صورت بگیرد و نسل فوتبال تغییر کند. ما در واقع با همان تیم جام‌جهانی‌مان می خواهیم در مسابقات آسیایی شرکت کنیم و شاید امروز فرصت این باشد که از بازیکنانی مانند سردار آزمون و جهانبخش استفاده کنیم و اگر این شانس را از آن ها بگیریم ممکن است در جام جهانی آینده هم نتوانیم از آن ها استفاده کنیم.
وضعیت حال حاضر تیم‌ملی امید را چطور ارزیابی می‌کنید و نظرتان درباره کشمکش‌هایی که میان وزارت ورزش و فدراسیون بر سر انتخاب سرمربی وجود دارد، چیست؟
من فکر می‌کنم مشکل تیم‌ملی امید اصلا مربی نیست؛ مشکل عمده تیم ملی امید این است که متولی آن مشخص نیست و باید متولی آن را مشخص کنیم و این که کمیته ملی المپیک و فدراسیون فوتبال متولی آن هستند و هیچ موقع هم به توافق نرسیده اند، این بزرگترین معضل است. اگر تیم‌ملی یک متولی داشته باشد می توان در خصوص آن به راحتی تصمیم گیری و برنامه ریزی کرد و تا زمانی که متولی آن مشخص نشود وضع آن به همین صورت پیش می رود. متاسفانه اکنون به صورتی شده است که تیم ملی به باشگاه ها بازیکن می دهد و به صورتی است که تیم‌ملی امید به بازیکنی بازی می دهد و بازیکن در سن کم مطرح می شود و باتوجه به این که عضو باشگاهی است، آن تیم از آن بازیکن در لیگ استفاده می کند و بعد آن باشگاه آن بازیکن را به مربی تیم ملی نمی دهد، در حالی که در گذشته برعکس بود و هر کسی مربی تیم ملی باشد، چه خارجی و چه ایرانی این مشکلات را دارد. ضمن این که برای مسابقات رده های سنی پایه هم باید برنامه ریزی کنیم تا مربی تیم ملی بهتر بازیکنان را ببیند و انتخاب کند.
ايسنا
