• امروز : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024
کل اخبار 11719اخبار امروز : 0
1

مراسم چهلمين روز جانباز دفاع مقدس شهيد گودرز محبي فر 5 شنبه 29 خرداد برگزار مي شود

  • کد خبر : 7804
  • ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۰

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان- مراسم چهلمين روز شهادت جانباز گودرز محبی فر كه پس از تحمل سال ها رنج و سختی ناشی از جراحات مبارزه در میدان نبرد با دشمن متجاوز دعوت حق را لبیک گفت و به آسمان ها پرواز کرد در روز 5 شنبه 29/3/93 از ساعت 16 الي 18 در مسجد حضرت […]

باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان- مراسم چهلمين روز شهادت جانباز گودرز محبی فر كه پس از تحمل سال ها رنج و سختی ناشی از جراحات مبارزه در میدان نبرد با دشمن متجاوز دعوت حق را لبیک گفت و به آسمان ها پرواز کرد در روز 5 شنبه 29/3/93 از ساعت 16 الي 18 در مسجد حضرت ابوالفضل(ع) منطقه سي برنج و از از ساعت 18 الي 19 در قطعه شهداي نفتون برگزار مي شود.

به گزارش سايت خبري باشگاه روزنامه نگاران مسجدسليمان شهيد گودرز محبي فر در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۶۱ در منطقه عملیاتی پاسگاه زید به علت اصابت ترکش زخمی گردید و در تاریخ سوم مرداد همان سال نيز يك بار دیگر مجروح شد. این جانباز سرافراز ۳۲ سال تمام با آلام ناشی از این جراحات مبارزه کرد و هرگز از نارضایتی دم نزد. این یادگار جبهه های نبرد پس از سال ها مبارزه با جراحات دوران دفاع مقدس روز ۲۲ اردی بهشت ۱۳۹۳ و در شب میلاد اولین شهید محراب، حضرت امیر المومنین علی (ع)، دعوت حق را لبیک گفت و به آسمان ها پر کشید روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

لینک کوتاه : https://www.rouyeshzagros.ir/?p=7804

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 1
  1. از دل نرود هر آنکه از دیده برفت…!
    عموی خوبم … رفتی و ما را در این دنیای غریب ، بی کس و تنها رها کردی…این بود رسم رفاقت؟
    ای اشک…! بگذار تا درد دلم را با عزیز سفر کرده ام بگویم…
    عمو جان ؛ بعد از عروجت ، اینجا دیگر خورشید درخشندگی همیشگی را ندارد…
    بعد از تو تمام لحظه های زندگیم رنگ پاییز گرفته است…
    بعد از تو لب هایم خنده را فراموش کرده اند…
    شهید عزیزم ، شرمنده ام که قدر لحظه لحظه بودنت را ندانستم…
    راستی عموجان،اینجا دایه ۷ ساله ات خیلی بی تابت است…هنوز فراغت را باور نکرده است…
    اینجا پدرت،برادرانت،خواهرانت،خانواده ات در فراغت گریانند ولی من مطمئن هستم که آنجا مادرت( دا بگلی) سال هاست چشم به راهت است…دلم برایتان خیلی خیلی تنگ است…
    وقتی یاد خاطراتت می افتم…چشمانم بی اختیار …(بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران ، کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران)
    خدا به همه ی ما صبر عنایت بفرماید…
    طبق عادت همیشگی می گویم هیچ کار خدا بی حکمت نیست…انشاالله که پشت پایت برایمان منشا خیر و خوبی گردد…
    عمو جان تا یادم نرفته سلام ما را به اربابمان حسین(ع) برسان…
    دیدار به قیامت…

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.